یادگیری و پیشرفت
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
دیجیتال مارکتینگ
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
رشد کسب‌وکار
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
صنعت آموزش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : سه شنبه 7 خرداد 1398
بازدید : 233
نویسنده : کیا فایل

هنر شرق و غرب(ايران ،روم،يونان) 19 ص

 

 تعداد صفحه : 19

موضوع : هنر شرق و غرب(ايران ،روم،يونان) استاد مربوطه : مقدمه چون ما دوستداران زیبایی هستیم دلی با سادگی و ذهن را بی آنکه مردانگی از دست برود تربیت می کنیم ما پیروان مکتب یونانیم فرهنگ یونان بدان سان به دست ما رسیده از کمال مطلوب آموزش و پرورش و زندگی انسان دوستانه ای که فرهنگ مزبور پی افکنده بود سخن گفته است. در تفکر یونانیان آنچه آدمی را از همه چیز متمایز می گرداند عقل است و عقل آدمی که استدلال کردن را آموخته باشد برترین پدیده یا کارکردی است که طبیعت آفریده است. یونانیان می گفتند نظام طبیعت و عقل زیبا ساده است و زیبایی اشیاء با شناخت ما از آن ها یکی است. بدین ترتیب زندگی زیبا و دستیابی به روح زیبا در پی پذیرفتن آن جمله معروف یونانی خودت را بشناس می آید. در یونان انسان ادعا می کند که قدرت ویژه اش که قدرت عقل است او را در مرتبه ای بس فراتر از جانواران قرار می دهد. لیکن ذهن یونانی به طرزی خشک یا رنگ پریده عقل گرای نیست به بیان درست تر هنر یونان با فرهنگ یونان ترکیب فشرده از اضداد و گونه ای هماهنگی میان عاطفة عمیق و نظام منطقی تشکیل می دهد. روشنی و تقارن این هنر سرد نیست بلکه خیره کننده است شکل هایش می تواند دقیق و مطابق اصول ریاضی و در همان حال سرشار از زندگی باشند. یونان در نقطه مقابل مصر با سطوح کشیده افقی دشت رسوبی میان جلگه های صحرایی و تابش ظاهراً بی تغییر آفتاب کشوری است با جغرافیا و آب هوای متغیر. خلیج های واقع در خط ساحلی عمیقاً تو رفته و بریده بریدة آن یونان را به سرزمینی نیمه خشک و نیمه دریایی تبدیل مب کند آب بخشانهای کوهستان های این کشور را به چندین واحد کوچک تقسیم می کند. آب و هوای یونان بسیار تند زمستان های سرد و تابستان های خشک و گرم تبدیل می کند. تقریباً همیشه نسیم...

 

 


 



:: موضوعات مرتبط: سایر رشته های هنر , ,
:: برچسب‌ها: فایل , هنر , هنر شرق و غرب , ایران , روم , یونان , مقاله هنر , تحقیق ,
تاریخ : چهار شنبه 1 خرداد 1398
بازدید : 220
نویسنده : کیا فایل

مجله آثار هنرمندان و طراحان Artists & illustrator

مجله آثار هنرمندان و طراحان Artists & illustrator

 

ماهنامه Artists & illustrator به معرفی و بررسی جدیدترین آثار هنرمندان در رشته های مختلف طراحی و نقاشی می پردازد. در این شماره اثار واقع گرایانه مورد بررسی قرار گرفته است. هگچنین آموزش ها و ترفندهای جالبی برای هنرمندان و طراحان در این نشریه گنجانده شده است.

English | 2016 | PDF | ۸۴ pages | 12.1 MB

 


 



:: موضوعات مرتبط: مطبوعات , ,
:: برچسب‌ها: فایل , 2016 , طراحی , هنر , هنرمند , آثارمرجع دانش پارس , مجلات خارجی , مجله آثار هنرمندان و طراحان ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 240
نویسنده : کیا فایل

31 مدل با کیفیت از نقاشیهای مشهور کلاسیک جهان

31 مدل با کیفیت از نقاشیهای مشهور کلاسیک جهان

 

31 مدل بسیار با کیفیت از نقاشیهای کلاسیک جهان

 

نقاشیها شامل مناظر و همینطور نقاشیهای انگلیسی و فرانسوی از اشراف و دریا و فرشتگان و یونانی ها می باشد که با کیفیت بسیار بالامناسب چاپ و استفاده به عنوان تابلو و یا مدل برای کشیدن کپی نقاشیهای مشهور می باشد . همینطور میتوانید از آنها به عنوان والپیپر هم بهره مند شوید .

مورد توجه و علاقه هنرمندان نقاش که به دنبال مدلهای با کیفیت بالا هستند و افرادیکه به نقاشیهای کلاسیک جهان علاقمند می باشند .

نقاشیهای این مجموعه بسیار نایاب می باشند و با این کیفیت به راحتی در دسترس نیستند

و اگر هم باشند با کیفیت بسیار پایین می باشند که معمولا  قابلیت چاپ ندارد .

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: نقاشی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , نقاشی , هنر , مدل نقاشی , کلاسیک ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 258
نویسنده : کیا فایل

آموزش نقاشی و طراحی همه چیز!

آموزش نقاشی و طراحی همه چیز!

 

اصولا عادت دارم کم توضیح بدم ولی مفید

یه بسته نرم افزار اندروید هست که توسط خودم و تعدادی از اشنایان تهیه شده و کاملا تست شده تو این بسته آموزش طراحی و نقاشی همه چیز آموزش مرحله به مرحله طراحی ها و نقاشی ها مثل انواع قلب هست.گنجینه عکس و .... و آموزش قدم به قدم نقاشی کودکان و طراحی حرفه ای هست.

نوع فایل نرم افزار های اندروید
نسخه مورد نیاز اندروید 2.1 به بالا
حجم 31.5 مگابایت (فشرده) |+80مگابایت(عادی)

 

 

 

نرم افزار مورد نیاز غیر فشرده سازی در صورت نیاز در بسته قرار داده شده به نام UHARC *البته در صورت نیاز 

 


 



:: موضوعات مرتبط: نقاشی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , اموزش , هنر , کارهای هنری , آموزش نقاشی برای کودکان , آموزش نقاشی برای اندروید , طراحی و نقاشی همه چیز , نرم افزار آموزش نقاشی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 353
نویسنده : کیا فایل

رنگ در هنر

 

این متن شامل 10 صفحه می باشد 

 

هنر نقشی قطعی در تحول همه ی دین های جهان داشته است. هنر با دیدار کردن تجربه ها، قصه ها و آرزوها، معنای انسان بودن را به تصویرهایی قابل مشاهده ترجمه می کند، در حالی که دین در مقام الهاحی معنوی برای خلاقیت و فرهنگ بشری، انسانیت و اولوهیت را از طریق آیین و اسطوره به هم پیوند می دهد. در اجرای آیین ها و روایت ها اسطوره ها دین و هنر هم در نظر و عمل با هم قرین میشوند. آثار هنری می توانند معنای این آیین یا تجربه ی دینی را «بگیرند» و یا انتقال دهند در صورت امکان تکرار (احتمالی) آیین اصلی یا تجربه ی دینی را بدهند.

 

 

مقدمه:

در طول قرن ها رنگ برای اشخاص مختلف معانی مختلف داشته است. دنیایی که نظاره گر آن هستیم از 2 عنصر مهم تجسیمی یعنی «فرم» شکل و رنگ که ضمناً هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند تشکیل گشته است. هر موجودی که در این دنیا به چشم می آید نخست از لحاظ شکل و اندازه، و پس به واسطه ی پوشش رنگی آن مورد توجه قرار می گیرد و رنگ علامت مشخصه هر شی طبیعی است. رنگ نیز مانند آب هوا بخشی از دنیایا ماست. هیچ چیز بدون رنگ شکل مادی – قابل رویت نیست نه معماری، نه هنر و نه طراحی و مد.

رنگها همواره در رابطه با طبیعت و اشیاء به چگونگی تابش نور و وضعیت بینایی است. در قرن 17 میلادی نیوتون موفق شد با تجزیه ی نور سفید رنگ های طیف را بدست آورد به نظر ایزاک نیوتون رنگ انرژی نوری است، برای سنت اگوتسین انعکاس افلاطونی خدا بود برای ولفانگ فون گوته یک ادراک زمینی و برای جان لاک کیفیتی از اشیایی که می بینیم. اما برای الکساندر اسکرمابین رنگ تمثیل رهبری موسیقی، برای سود یک اشتاین و در درجه اول یک مسله معنای و برای واسیلی کاندنیکی یک شیوه بیان روح بود.

رنگ اینکه شامل همه دین هاست برای یفتن یک جهان بینی خاص و راهی برای بیان احساس خود امری ذاتی است و می توانیم با اطمینان بگویم که رنگ برای بشریت طیف تقریباً نامحدودی از تأثیرات ظریف فراهم می کند و حامل اطلاعات اولیه و ابزاری قدرتمند است که برای هنرمند یک ستاره شناس و هرکس دیگر ارتباط برقرار می کند به یک اندازه اهمیت دارد.

 

 

پیشینه تاریخی رنگ

هنگامی که به آثار و هنر باستانی مصر، هند، چین و یونان و آمریکای مرکزی و ایران باستان توجه می کنیم از احساس بشر اولیه نسبت به رنگ شگفت زده می شویم.

فرض نادرست این است که بشر اولیه در زندگی خود به نوعی محتاج زیبایی بوده و خود ر با رنگ های فریبنده در شکل های مختلف هنری همچون معماری، نقاشی، آذین بندی، مجسمه سازی، نساجی و سرامیک محصور می کرده است. حال آنکه مردم باستان نسبت به رنگ دیدی مذهبی داشته اند و برخورد آن ها با طیف رنگ از زیباشناسی صرف فرسنگ ها فاصله داشته است.

تقریباً تا زمان رنسانس، انسان به نماد گرایی، عرفان و جادو معتقد بوده است و آنچه او را با رنگ انجام می داده، توسط عرفا، فلاسفه و واعظین به وی دیکته می شده است و می توان گفت که در آن شرایط در واقع تخیلات آزادش هیچ جایی برای بروز نداشته اند.

 

رنگ در اساطیر یونانی

در اساطیر، خدایان را با رنگ های درخشان توصیف می کنند، چرا که خدایان بدون استثنا در آسمان می زیستند و خدایان زمینی معمولاً فانی یا شیطانی بودند.

در یونان باستان یا طلایی را به آتنا (Athena) اختصاص می داند. معبد پارتنون که در آتن قرار دارد به این الهه اختصاص داشت. (قرمز) رنگ مقدس الهه درو سیروس (Ceres) بود. دینیزوس خدای شراب، (صورتی قرمز) رنگ داشت و ایریس به شکل رنگین کمان بود.

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , رنگ , هنر , رنگ در هنر ,
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1398
بازدید : 630
نویسنده : کیا فایل

تعاریف غزل

 

این متن شامل 19 صفحه می باشد 

 

پيش از آغاز گفتگو در اين مورد شايسته است ياد آوري شود كه آنچه در اين روزگار به مناسبت دگرگوني ارزش ها و پيشرعت علوم ادبي و تغيير بينش و ارزيابي مسائل، پايه و اساس داوري است با معيارها و داوري گذشتگان كه در روزگاران پيشين مي زيسته اند تفاوت فاحش دارد ولي از آنجا كه براي بررسي هر موضوع به نظر داشتن به داوري ها و معيارهاي گذشته كه برخي از آن ها هنوز همچنان وجود داشته و قابل پذيرشند نياز هست،‌ از اين رو به بررسي تعاريفي كه از پيشينيان در مورد ( غزل )‌ موجود است مبادرت مي شود:

(‌فرهنگ اسلامي )‌ذيل غزل تعريف اين گونه شعر را از نوشتة (‌گارسن دوتاسي ) چنين مي آورد:

غزل: شعر كوتاهي است بيش از چهار و كمتر از پانزده بيت كه در مصراع اول هم قافيه است و اين قافيه در مصراع چهارم و ششم و تا آخر ادامه دارد و در پايان آن معمولاً شاعر نام خود را مي آورد كه تخلص ناميده مي شود.

مضمون شعر معمولاً ( عشق- تغزلي) است ولي مضامين ديگري از گونة شراب، بهاره،‌سرنوشت وغيره نيز در آن وارد مي شود. شكل شعر بايد بسيار ممتاز باشد وبه ويژه از نظر زبان نبايد كلمات خشن و ناخوش آهنگ در آن به كار برده شود، غزل نوع شعري است كه مورد علاقه بسيار زبان هاي پارسي و هندو تركي است.

استاد جلال همائي دركتاب ضاعات ادبي خود مي نويسد:

غزل در اصطلاح شعراي فارسي اشعاري است بريك وزن و قافيه،‌با مطلع مصرع كه حد معمول متوسط مابين پنج بيت تا دوازده بيت باشد، گاهي بيشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بيت، و به ندرت تا نوزده بيت نيز گفته اند، اما از پنج بيت كمتر،‌ چون از 3 و 4 بيت باشد مي توان آن را غزل ناتمام گفت و كمتر از 3 بيت را به نام غزل نشايد ناميد.

كلمة غزل در اصل لغت به معني عشق بازي و حديث و عاشقي كردن است و چون اين نوع شعر بيشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است آن را غزل ناميده اند. وليكن در غزل سرائي ، حديث مغازله شرط نيست، بلكه ممكن است متضمن مضامين اخلافي و دقايق حكمت و معرفت باشد و از اين نوع غزل هاي حكيمانه و عارفانه نيز بسيار داريم كه نمونة آن را نقل خواهيم كرد.

فرق ميان غزل با تغزل قصيده آن است كه ابيات تغزل بايد همه مربوط به يك موضوع و يك مطلب باشد، اما درغزل تنوع مطالب ممكن است، چندانكه آن را شرط غزل دانسته اند، غزل هر قدر لطيف تر و پرسوز و حال تر باشد مطبوعتر و گيرنده تر است و همان اندازه كه درقصيده ضخامت و جزالت مطلوبست، در الفاظ و معاني غزل بايد وقت و لطافت به كار برد و از كلمات وحشي و تعبيرات خشن و ناهموار سخت احتراز كرد.

 

 



 



:: موضوعات مرتبط: سایر رشته های هنر , ,
:: برچسب‌ها: فایل , غزل , تعاریف غزل , شعر , هنر ,
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1398
بازدید : 227
نویسنده : کیا فایل

بررسي ميزان مشاركت و محروميت زنان به نحو تاريخي و با توجه به تعاليم و فرصت‌هاي موجود در حوزة هنرهاي مختلف

 

این متن شامل 64 صفحه می باشد 

 

دو فصل اول ريشه‌هاي فلسفي مفاهيم جنسي شده را حول تصورات هنرمند، هنر، و واكنش زيبايي شناسانه نشان دادند؛ اين فصل به بعضي از آن مفاهيمي مي‌پردازد كه بر فرصت‌هاي زنان شاغل در برخي از هنرها تأثير گذاشتند. از آنجا كه ما تحليلي از سنت هنر- زيبا را دنبال مي‌كنيم، جايگاه تاريخي اين بحث قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم خواهد بود. چنين تمركزي ما را به مطالعة يك عامل مهم سوق مي‌دهد كه اغلب زنان و مردان شاغل در هنرهاي زيبا را حين پيشرفتشان در دوره مدرن، از يكديگر جدا مي كند: هويت هنرمند به عنوان يك «آماتور»[1] يا به عنوان يك «حرفه‌اي»[2] همانطور كه خواهيم ديد، شأن حرفه‌اي يا آماتور [بودن]، صرفاً مسأله انتخاب يا رضايت شخصي نيست. اين مسأله نتايجي اساسي در مورد سهمي كه هنرمندان قادرند در هنرشان داشته باشند به بار مي‌آورد، چرا كه مبتديان اشخاص دنباله‌رويي هستند كه در حاشية شكل‌گيري قوانين كلي هنري كه نمونه‌هاي مختلف هنر را تجهيز مي‌كند، قرار دارند.

 

آموزش[3] و پرورش[4]: چه كسي مي‌آموزد؟

مفهوم نبوغ، همانطور كه ديديم، مقوله‌اي بحث برانگيز است كه براي تكريم استعدادهاي افراد مستعد و استثنايي و جهت ترفيع [شأن] ايشان نسبت به آن كساني كه تقديرشان [كسب] مشاغل معمولي بوده ، ايجاد شده است. پژوهش‌گران فمينيست به نحو شكاكانه‌اي مشاهده كرده‌اند كه نقش عوامل اجتماعي به اندازة‌ استعداد فطري در ورود بيشتر هنرمندان مذكر به صف نوابغ مؤثر بوده است.

اين يك ايده جديد نيست؛ ويرجينيا ولف[5] در [سال] 1929 اشاره كرده است كه زنان از لحاظ تاريخي در موقعيت هايي نبوده‌اند كه امكان پيشرفت و استفادة از استعدادهايشان را داشته باشند. صرف نظر اينكه چه موهباتي از جانب طبيعت به هنرمندان اعطا شده باشد، آن‌ها مي‌بايست كه پرورش يابند [تعليم بگيرند]؛ بدون آموزش، نبوغ صرفاً يك قابليت[6] است. اشكال مشخصي از هنر موانع دشواري را پيش مي‌آورند، نه فقط در مسير فرصت‌هاي شناخت بلكه همچنين براي تعاليم مبنايي مورد نياز جهت كشف استعداد و زايش[7] هنر.

ايده‌هاي خردمندانه و فلسفي در مورد فرد نابغه‌اي كه اثر وي محصول يگانه‌اي از تلاشهاي خلاقانة‌او است، در زمينه‌اجتماعي و اقتصادي ويژة اروپاي مدرن پيشرفت كردند، و در جريان ممارست[هاي] هنري و استفادة‌ بيشتر از همكاري ها جهت جنسي كردن ايدة هنرمند، تغيير كردند.

وليكن مشاركت يا محروميت زنان در هنرها به هيچ وسيله‌اي متحد الشكل نشده است. اين مسأله [مشاركت يا محروميت زنان] تا حد زيادي بسته به اينكه چه شكلي از هنر را مورد توجه قرار دهيم، تفاوت مي‌كند. در اين فصل مختصراً به مرور سه قسم از هنرها- موسيقي ، ادبيات و نقاشي به عنوان نمونه‌هايي از طرق مختلف مجاز يا محروم بودن زنان از مشاركت كامل در هنرها خواهيم پرداخت . اين سه [موسيقي، ادبيات و نقاشي] را مخصوصاً انتخاب كرده‌ام چرا كه هر قسم [از آن ها] روشنگر خصوصيات متفاوتي از چهارچوب هاي مفهومي حاكم بر هنر و ايدة‌ هنرمند، مي‌باشد.

موسيقي، كه وجود برخي از سخت‌ترين موانع را در مسير زنان علاقه‌مند [سهيم در اين رشتة هنري] نشان داده است، ظرايفي را در مورد مفاهيم حساسيت هنري، عاطفه و ذهنيت[8]، توضيح مي‌دهد. اين [موسيقي] همچنين آغازي است براي بحث از محدوديت‌هايي كه اجرا و حضور عمومي [اجتماعي] هنرمند را در برگرفته اند. ادبيات منثور، مشخصاً رمان، نشانگر جنبة‌ديگري از طيف فرصت‌ها مي‌‌باشد، چرا كه زمان – نويسي در حقيقت به عنوان يك نوع [كار] زنانه آغاز شد، و رمان همواره بيشترين شركت كنندگان در اين شكل از هنر بوده‌اند، گر چه پذيرش انتقادي رمان هايشان ، نشانه وحشت از برتري و محبوبيت حساسيت‌هاي هنري زنانه مي‌باشد. با وجود اينكه زنان همواره با موانع مشخصي مواجه بوده‌اند. در حاليكه مردان با چنين موانعي مواجه نبوده‌اند، ولي باز هم تاريخ رمان- نويسي تاريخ محروم سازي نيست. در حقيقت، مي توان چنين گمان كرد كه زنان هنرمند موفق، به درون برخي مرزهاي به خوبي حفاظت شدة خلاقيت، نفوذ كردند. نقاشي با تمركز روي ميدان و قدرت ديد و روابط آن [ديد: vision] با فهم [9]، نظريه‌هايي در باب ذهنيت[10] خالق هنر تصويري را روشن مي كند. نظريه‌هاي مختلف در مورد لوازم ضروري نقاشي دقيق از عالم به وضوح در ايده‌هاي فلسفي ارجمند در مورد طبيعت انسان، معرفت، و دست‌آوردهايي كه در فصل اول مورد بحث قرار گرفتند، ريشه دواندند. فهم تمام و كمال طنين جنسيت در مفاهيم اساسي و عملكرد هر كدام از اين رشته‌ها ، نيازمند به پرداختن به جزئيات عميق‌تري نسبت به آنچه در اينجا امكان نشان دادنش وجود دارد، مي‌باشد. يك بار ديگر، [خاطر نشان مي‌كنم كه ] هدف اين پژوهش مرور تاريخ انتقادي نقاشي يا موسيقي، معماري يا رقص يا ادبيات نيست، بلكه هدف آن بيشتر طراحي الگوهاي فكري جنسي شده در مورد مسائل زيبايي شناسانه و آشكار كردن صعوبت چهارچوب‌هاي مشخص اساسي و فلسفي با به كارگيري هنر ، مي‌باشد.

فرض كلي اي كه از پيش بايد آن را بيان كنم اين است كه ايدة مشاركت زنان در هنر به نحوي محوري هم با مفاهيم منش و قابليت زنانه و هم با ايده‌هاي مربوط به آنچه هويت توصيفي يك شخص را مي‌سازد، مرتبط مي‌باشد.

هنگامي كه توقعات موجود در مورد هويت زن و واژه‌هايي كه زنان به وسيلة آن‌ها خود را تعريف مي‌كنند، در حيطة فضاهاي اجتماعي‌اي كه نكات سازنده در تاريخ هنرها را رواج دادند، ملاحظه شوند، ورود ايشان به حوزة مشاغل مربوط به هنرهاي زيبا به نحو خاصي مختل مي‌شود. شايسته

[1]- Amateur: غير حرفه‌اي، مبتدي

[2]- Professi0nal

[3]- Education

[4]- Training

[5]- Virginia Woolf

[6]- potential

[7]- produce : توليد، فرآوري .

[8]- Subjectvity : فرديت، درون گرايي

[9]- intellect: خرد

[10]- Mentality

 



 



:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , هنر , مشارکت زنان در هنر , محرومیت زنان ,
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1398
بازدید : 314
نویسنده : کیا فایل

هنر قلمكاري در ایران

 

این متن شامل 72 صفحه می باشد 

در طول تاريخ پر حادثه‌ي ايران ، هنر پيوسته بزرگترين افتخار ايرانيان بوده و دستاوردهاي هنري، هديه‌ي دايمي ايرانيان به تاريخ جهان.

ويژگي هنر ايران در اولين نگاه پيوند شكوهمندش با زندگي است و تكيه‌يي مطمئن كه بر تجربيات بشري در رشته هاي مختلف دارد. به عبارتي صريح تر،‌از قديم ترين زمان اگر چه هنر امري عادي و معمول بود، ايرانيان براي زيبايي مقياسي بلند قايل بودند و در طي قرن ها هميشه ذوق و فهمي عامل و استادانه مايه‌ي تعالي و ترقي هنرشان بوده ... هنر با زندگيشان پيوند داشته و انواع هنرها نيز در ارتباط با يكديگر بوده اند. هر هنري از هنر ديگر مشتق مي‌شده وعجيب اينكه هنرمندان ايراني هرگز در بنداسم و عنوان نبوده اند و نگاهي گذرا به بازمانده هاي هنري ايران زمين بهترين مؤيد ايثار نفس و فروتني هنرمندان ايراني است و از هر صد اثر باقيمانده، ممكن است تنها يكي امضاي به وجود آورنده اش را داشته باشد...[1]

بطور كلي بايد گفت آن بخش از هنر ايران كه هنري متعهد و ردمي بود، بخاطر پيوند و آميختگي محكم و استوارش با زندگي مردم توانست به دور از جنبه هاي تجاري و بيشتر در صراحت و صداقت رشد كند.

قلمكارسازي از جمله هنرهايي است كه عليرغم پيشينه‌ي دير و دورش، تا كنون كمتر موضوع يك تحقيق جامع و جدي بوده واگر درباره‌ي ساير رشته هاي صنايع دستي ايران كم و بيش مآخذي در دسترس عموم هست، پيرامون اين “هنر – صنعت” كمتر با نوشته يا كتابي برخورد مي كنيم و آنچه كه در كتب مختلف يافت مي‌ شود بسيار محدود بوده و به هيچ وجه نمي تواند جوابگوي علاقمندان تحقق پيرامون دست سازهاي ايراني باشد.

قلمكار[2] نوعي از بافته هاي رنگارنگ و الوان[3] و يا پارچه‌يي ساده و مازو شده از كرباس كتان و غيره است كه بر آن به وسيله‌ي قالب و مهر نقوشي تصوير كرده باشند و آنرا به اشكال پرده، سفره، روميزي و غيره درآورند[4].

اين “هنر – صنعت‌” كه وجه تسميه اش را از شيوه‌ي توليد آغازين خود وام گرفته و هم اينك به گونه‌يي گسترده در اصفهان و به شكلي محدودتر در مشهد و دامغان هنوز، رونق و رواجي دارد از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري و همزمان با هجوم مغول ها، به ايران راه يافته و در گذشته هايي دور اصفهان، شيراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان ، نخجوان، يزد، سمنان ، گناباد، نجف آباد و روستاهاي فارسان،‌گزيرخوار، خورزوق، برخوار، لنجان سده و ... جزو مراكز مهم پارچه هاي قلمكار به شمار مي‌رفته و از نظر اهميت، پارچه هاي قلمكار بروجردي در درجه‌ي اول قرار داشته است[5] هم چنين شواهد و مدارك مكتوبي ازج مله نظريه عيسي بهنام در كتاب صنايع دستي ايران وجود دارد كه حاكي از وجود نوعي پارچه‌ي نقاشي شده در قرن پنجم هجري قمري (يازدهم ميلادي) است و همين امر باعث شده تا گروهي از سر شتابزدگي سابقه‌ي توليد قلمكار را به روزگار محمود غزنوي برسانند. در حاليكه صحت اين مطلب را به دشواري ميتوان پذيرفت زيرا استاد معتبرتر گوياي آن است كه قلمكاري و نقاشي روي پارچه به شكلي كه امروزه مرسوم است دقيقاً از دوره‌ي مغول ها در ايران متداول شده وعلت نيز آن است كه چون مغول ها خراجگذار دولت چين شمالي بودند، اجباراً به ورود كالاهاي چيني از جمله روي خوش نشان دادند و از آنجائيكه پارچه هاي چيني در مدت كوتاهي توانست در بازارهاي ايران فروش فوق العاده‌يي پيدا كرده و مورد توجه مصرف كنندگان ايراني قرار گيرد، هنرمندان رنگر و نساج از سويي درصدد كسب بازار جديدي براي فرآورده هايشان برآمدند و از سويي كوشيدند تا توجه خوانين و عمال حكومت را به خود جلب كنند. زيرا بنا به روايت مرتضي راوندي در تاريخ اجتماعي ايران : “طبقه‌ي صنعتگران و پيشه وران در دوران حكومت سامانيان، غزنويان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان طبقه‌ي موثر و فعالي در محيط اجتماعي ايران بودند. تاجاييكه قوم خونخوار مغول كه به هيچ چيز پاي بند نبودند نسبت به طبقه‌ي هنرمند نظر عنايت داشتند و از كشتن و از بين بردن آنها حتي الامكان خودداري مي كردند...” و از عبيد زاكاني نقل شده كه : “در تواريخ مغول وارد است كه هلاكوخان را چون بغداد مسخر شد جمعي را كه از شمشير بازمانده بودند بفرمود تا حاضر گردند حال هر قومي باز پرسيد : چون بر احوال مجموع واقف گشت گفت : از محترفه[6] ناگزير است و ايشان را رخصت داد تا بر سر كار خود رفتند. تجار را مايه فرمود دادن تا از بهر بازرگاني كنند و ... “ به همين جهت صنعتگران در صدد ابداع شيوه‌ي جديدي براي منقوش كردن پارچه و نماياندن هنر خود برآمدند كه از آنجمله نقاشي روي پارچه هاي ابريشم يا به اصطلاح پارچه هاي قلمكار قابل اشاره است.

متأسفانه به دليل آسيب پذيري نسوج پارچه در برابر عوامل جوي و نيز مصرفي بودن اكثر توليدات قلمكارسازان ايراني، در حال حاضر هيچگونه نشانه‌يي از قلمكارهاي مربوطه به دوران ياد شده در دست نيست و منهاي آن تعداد از پارچه يي كه نزد خانواده هاي ايراني حفظ شده يا در موزه هاي كشور محفوظ است قديمي ترين قلمكار ابريشمي در مجموعه‌ي بارون ژرم پيشون [7] نگهداري مي شود و متعلق به قرن هجدهم ميلادي (دوازدهم هجري قمري) است و ظاهراً تعلق به اصفهان دارد. در موزه‌ي متروپوليتن نيز نمونه هايي از قرن نوزدهم ميلادي موجود است كه حاصل كار هنرمندان اصفهان، يزد و همدان مي‌باشد و گوياي اينكه تا حدود دويست سال پيش توليد قلمكار در يزد و اصفهان رواج داشته [8] همچنين مآخذي در دست است كه نشان مي‌دهد : قلمكار يزد با پارچه‌ي كرباس درست مي‌شده و از حيث لطافت و خوش نمايي به پاي قلمكارهاي اصفهاني نمي‌رسيده و داراي عرض كمي بوده وغالباً دو پارچه‌ي كم عرض را در كنار هم مي‌دوخته اند تا يك قطعه‌ قلمكار به دست آيد[9].

تاريخچه

نحوه‌ي ابتدايي توليد قلمكار بدين شكل بوده كه ابتدا با قلم روي پارچه هاي پنبه‌يي (و احتمالاً ابريشمي) طرح هاي مورد نظر را نقاشي نموده و سپس با مواد شيميايي ويژه‌يي نسبت

[1] - شاهكارهاي هنر ايران – تأليف آرتر آبهام پوب

[2]- Blook Printed

[3] - فرهنگ نفيسي – تأليف علي اكبر نفيسي (ناظم الاطباء) جلد چهارم – صفحه‌ي 2703.

[4] - فرهنگ معين، تأليف دكتر محمد معين ، جلد دوم ،‌صفحه 2721.

[5] - ماهنامه هنر و مردم ، شماره 80 ، خردادماه 1348.

[6] - منظور صنعتگران و اهل حرفه است.

[7]- Baron Jermoe Pichon

[8] - برگرفته از كتاب ايرانشهر – جلد دوم – از انتشارات كميسيون ملي يونسكو.

[9] - همان مأخذ.

 


 



:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , هنر قلمكاري در ایران , هنر , قلمکاری , قلمکار ,
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1398
بازدید : 245
نویسنده : کیا فایل

موسيقي ايران

 

این متن شامل 21 صفحه می باشد 

 

حالا كه چنين مي خواهيد، بيائيد راه را پايه به پايه تا آنجا بپيماييم كه پيمانه اي برگيريم و با آن به سنجش بنشينيم. پس، از موسيقي شروع مي كنم كه، فارغ از ويژگي هاي بومي و محتوايي، نوايي يا نواهايي است كه به «شيوه اي» سازمان يافته و هر شيوه اي از سازمانيابي مختص تاريخ و هستي يك جامعه معين است، سازماندهي پويشي است كه از سطح درست و منطقي سازمان دادن شروع مي شود و تا سطح هنر كه والاترين شيوه سازمانيابي است ارتقاء مي يابد؛ درست همانند سازمان يافتن واژه ها در سخن كه از سطح دستور، يعني درست سازمان دادن كلام مي تواند آغاز شود و تا سطح شعر ارتقاء يابد و مسلم است كه حد و مرزي براي هنرمندانه سازمان دادن نيست و لاجرم براي اين پويش پاياني پيدا نيست. هر زمان مي توان، نواهايي را در سطح هر چه هنرمندانه تر سازمان داد. رجحاني وجود ندارد كه سازمان يابي نوا بر اساس مقياس هفت تايي از مقياس پنج تايي برتر است و يا اينكه يا اينكه گام، مقياس مورد قبول غرب مناسب ترين مقياس براي سازماندهي نوا در سراسر جهان است. اما اينكه كدام نوع موسيقي ما را بيشتر متأثر مي كند ناشي از تفاوت در شيوه هاي سازمان يابي نوا نيست، بلكه به محتواي آن مربوط است… [معماري ايران و ميزبان سراپا گوش هستند و موسيقي ايران ادامه مي دهد] برخي محتواي موسيقي را انعكاسي از روح و روان آهنگساز مي دانند و گروهي اين محتوا را انعكاسي از تجربه هاي مشترك اجتماعي. من خود را به اين نظريه نزديك تر حس مي كنم و تأثير موسيقي را وابسته به تجره هاي مشترك افراد نمي دانم؛ افرادي كه در متن جامعه و فرهنگي معين زندگي مي كنند. اگر بپذيريم كه محتواي موسيقي بيانگر چيزي هست و اين محتوا انعكاسي از روح و روان آهنگساز مي باشد، مي توان پذيرفت كه مواجهه موسيقي دان با يك «موقعيت خاص» محتواي موسيقي را جان بخشيده است در چنين وضعيتي، حالت ذهني بيان شده توسط شخص آهنگساز نتيجه مفاهيم و تجربيات خاص است، هر قدر شنونده بيشتر بتواند به عواطف منتقل شده سر و سامان دهد، بهتر مي تواند به درك حالات آهنگساز نائل آيد، اين حالات ثمره تجربيات بي شماري است كه هنرمند دريافته، هماهنگشان كرده و در بافت وجوديش جايگزين كرده است. اما مطلبي كه مي خواستم بگويم خود را بيشتر به آن وابسته مي دانم در اين است كه بپذيريم محتواي موسيقي انعكاسي است از تجربه هاي مشترك اجتماعي. به نظر من رابطه انسان و موسيقي، رابطه بين عين و ذهن نيست. به عبارت ديگر اساساً انسان غير موسيقيايي وجود ندارد. و تفاوت هاي موسيقيايي بين انسان ها و جوامع در توان هاي موسيقيايي نهفته است. در برخي از فرهن ها احساسات عمداً دروني مي شوند، اما اين احساسات لزوماً از اشتياق و شدت كمتري برخوردار نيستند. توان موسيقيايي به پيشرفت تكنيكي موسيقي و پيچيدگي آن بستگي ندارد، توان موسيقيايي به گستردگي موسيقي در ميان اعضاء جامعه وابسته است. از نظر شنوندگان، نقش تأثيرگذاري موسيقي بسيار با اهميت‌تر است تا پيچيدگي يا سادگي آن، چرا كه محتواي موسيقي از تجربه هاي مشترك اجتماعي، در متن فرهنگ نشأت گرفته است، در اين تجربه ها تنها يك فرد شركت ندارد، بلكه گروه ها اجتماعي شركت دارند، پس هر قطعه موسيقي نشاني از يك واقعه انساني- اجتماعي دارد. به وسيله اين موسيقي، كه محصول تجربه هاي مشترك اجتماعي است، دوستي ها و حساسيت ها پرورش مي يابند تا اشتراك در تجربه هاي ديگر هر چه بهتر ممكن شود. احساس وابستگي به جمع و به گروه به همان اندازه بر افراد مؤثر است كه ضرب آهنگ موسيقي بر شنوندگان. موسيقي نمي تواند مؤثر باشد، مگر اينكه تجربه مورد اشاره اين موسيقي در ذهن شنونده موجود باشد. و سؤال اين است: آيا اصولاً موسيقي مي تواند رابطه اي با ذهن غير آماده برقرار كند. واكنش نسبت به يك قطعه موسيقي ممكن است به خاط تعلقات مرامي و مذهبي باشد ولي مسلم است كه مي توان فارغ از تعلق نيز آن قطعه را دوست داشت و از آن لذت برد، شما براي لذت بردن از يك قطعه به عنوان يك «درويش» به گوش خوب نيازي نداريد البته نيازي هم نيست كه براي لذت بردن از آن قطعه حتماً، عضو اين يا آن گروه باشيد، در همه اين موارد لذت و واكنش ما به زمينه اي از تجربه انساني نياز دارد، آنچه انساني را روشن مي كند ممكن است كه انسان ديگري را تاريك كند و اين نه به دليل كيفيت ويژه اي در موسيقي است، بلكه به دليل آن است كه آن موسيقي به توسط عضوي از گروه فرهنگي خاصي معنا شده است، آري حركت موسيقي به تنهايي «مي تواند تمام واكنش ها را در تن ما بيدار كند». اما اين واكنش ها را نمي توان كاملاً تشريح كرد مگر با رجوع به تجربيات مشترك آنها در فرهنگي كه اين نواها در آن علائم و نشانه هستند. «موسيقي مي تواند جهاني از زمان معنوي بيافريند و انسان را به جهاني ديگر ببرد، جهاني كه در آن اشياء تابع زمان و مكان نيستند...».

معماري در ايران:

درست در همين زمينه است كه شيوه هاي برخورد جامعه با ما مختلف مي شود و همين امر منجر به كنار گذاشتن ارزش هايي شده كه من آنها را نمادي مي كردم، متجلي مي كردم... رابطه انسان و فضا نيز رابطه عين و ذهن نيست و هم از اين روي دو گانه نيست؛ اما اكنون اين رابطه بر دوگانگي استوار است و اين امر نتيجه اي جز از خودبيگانگي فضايي در بر ندارد، متأسفانه معماري به سمت شئي شدن و ساختمان سازي حركت كرده و حساسيت‌هاي فضايي سفت و سخت شده اند و در تصور حاكم نسبت به معماري، ساختمان و انسان دو مقوله مجزا به حساب مي آيند؛ هم چنان كه اشياء و انسان دو مقوله جداگانه اند، و بيشترين ضرر روحي و رواني ناشي از آن متوجه همين انسان است كه در چهار ديواري ناچاري جاي گرفته كه حتي از باد و باران نيز در امان نيست و من نه وظيفه ام را كه پاسخگويي به نيازهاي...

 


 



:: موضوعات مرتبط: موزیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , موسیقی , هنر , موسیقی دان , موزیسین , موسیقی ایرانی , تحقیق درباره موسیقی ,
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1398
بازدید : 249
نویسنده : کیا فایل

سيري در نگارگري ليرلتي از قديم تا اكنون

 

این متن شامل 141 صفحه می باشد 

 

هنر ايران به لحاظ قدمت و زيبايي هميشه مورد توجه محققان بوده است.

هنر ايراني هنري اصيل و سنتي است كه از ديرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در اين راستا آثار هنري به جاي مانده از جمله نقاشيهاي ديواري و سفالها و كاشيها و نقاشيهاي مينياتور كه عموماَ براي زينت بخشيدن به نسخ خطي كاربرد داشته است مهمترين نقش را بازي كرده اند و به راحتي انديشه ها و تفكرات وفرهنگها و آداب و رسوم ملتي را به نمايش گذاشته اند كه از تمدني ديرپا و قدرتمند برخوردار بوده اند.

پيشينه ملي وعقيدتي كه از ادوار كهن به هنرمندان نگارگر دوران اسلامي رسيده بود با عقايد ديني و الهي اسلام عجين شده و تركيبي موزون پديد آورد كه اگر چه در تمامي عرصه هاي هنر ي شاهد آن بوديم ولي در نگارگري ايراني به كمال اوج و شكوفايي خويش رسيد.

هنرمندان نگارگر با استفاده از نمادها نقوش گياهي انسانها و نقشهاي جامه ها و استفاده از درخشندگي رنگها دنياي ذهني خويش را به عرصه ظهور رساندند و در اين راستا ازظرافت و دقت و مهارت همچون ابزاري قدرتمند براي رسيدن به هدف خود سود جسته اند.

جهت انجام اين پژوهش ابتدا به كتابهاو مجلات مربوط به دوره اسلامي و مينياتور ايران رجوع گرديده و پژوهش به صورت كتابخانه اي انجام شد.

لازم به ذكر مي باشد كه منابع محدود تصويري و كيفيت نامناسب بعضي از منابع موجود و همچنين عدم امكانات مناسب جهت تهيه تصاوير مورد نظر از جمله موانع موجود بر سر راه انجام اين پژوهش بشمار مي رفتند.

 

چكيده:

شروع نقاشي ايران را مي توان در نقاشيهاي ديواري ادوار پيش ازتاريخ بويژه دوران پارتيان و ساسانيان جستجو كرد. هنر پارتيان و ساسانيان در ادامه با نقوش كتابهاي مانويان پيوند مي خورد و اين نقاشيها در دوران بعدي, مينياتور ايران را تشكيل مي دهند.

تفكر و انديشه عرفاني واسلامي ازطريق نفوذ در ادبيات به نقاشي نيز وارد مي شود, اين انديشه ها ازديرباز در ايران باستان ريشه داشته است. استفاده از نمادها و سمبل ها و پرهيز از هر نوع طبيعت گرايي تلاشي بوده است براي ساختن دنياي خيالي و مثالي و نمايشي از انديشه هاي الهي.

رساله حاضر پژوهشي است درباره نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجري وتاثير انديشه هاي آنان درتصوير انسان و طبيعت در نقاشيهاي مينياتور.

البته عوامل ديگري از جمله نظام حاكم و عوامل محيطي نيز تاثيري در نحوه ترسيم اين نقاشيها داشته است.

در اين پژوهش سعي شده است ارتباط بين عرفان و مذهب وتاثير آن بر روي هنر, ايجادهنر ديني و نگرش عارفانه هنرمندان نگارگر وتاثير اين نگرش بر روي انسان و طبيعت و نحوه ارتباطي كه بين اين دو درتصاوير برقرار شده است مورد بررسي قرار بگيرد.

 

مقدمه:

نقاشي ايران از جمله هنرهاي طراز اول آسياست. اين هنرداراي معيارها و ضوابط سنتي مشترك با نقاشي هندي، چيني و ژاپني است ولي در حدود حجم خود خصوصياتي خاص و بي همتا دارد.

مرزبندي ها و محدوديتهاي آن روشن و بارز است، ليكن درست به موجب همين مرزبنديها و محدوديتها، اهداف و مقاصد خويش را با انسجامي‌ويژه ، پي جويي كرده است. اصولاَ هنر تصويري را در ايران محدود به نگارگري مي‌دانند مخصوصاَ نگاره هايي كه براي نسخ خطي تدارك ديده شده اند. از آنجا كه بخش اعظم ديوارنگاره ها محو شده اند اما هنوز هم اين نگاره ها ميزاني براي سنجش و ارزيابي است.

نقاشي ديواري از همان ادوار پيشين، براي تزئين كاخها به كار رفته است، اين مطلب از منابع ادبي و ازقطعات بازمانده و مكشوفه ازروزگاران قبل از تاريخ و قبل از اسلام معلوم مي‌شود. نقاشي هاي ديواري كه خارج از...

 



 



:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , نگارگری , لیرلتی , هنر , هنر نگارگری ,
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1398
بازدید : 235
نویسنده : کیا فایل

واقعيت -انتـزاع

 

این متن شامل 41 صفحه می باشد 

 

تاريخ تمدن بشري روندي تكاملي را طي نموده است و مطالعه اين روند، حاوي مطالبي است كه براي شناخت انسان هر دوره، شالوده حركتي نوتر را در برداشته است. اما آنچه كه در خلال شكل گيري كلي اين تمدن جلب نظر مي نمايد رشد تفكر خلاق آدمي است آنطور كه در زمانهاي اخير شاهد سرعت بالاي اين تفكر مي باشيم تا جائيكه گاه خلاقيت و دنياي تفكرات او فاصله‌اي بسيار بيشتر از مسافت طي شده توسط زندگي تجربي و عيني او را مي پيمايد، كه اين تفاوت فاصله طي شده، در دنياي كنوني و شرايط امروزي بسيار ملموس مي نمايد.

بهترين نمونه براي تفكر خلاق بشري را مي توان ساختن ابزارهاي گوناگون براي منظورهاي متفاوت وي نام برد.

چنانچه مي دانيم ابزارهاي ساخته بشر بنا به نيازهاي او تكوين يافته اند و هرچه اين نيازها پيچيده تر گشته اند، ابزارهاي پيچيده‌تري را نيز طلب كرده و موجب شكل گرفتن آنها شده اند.

با كمي تامل مي توان فهميد كه ساختار ابزارهاي مورد استفاده بشر، شكل انتزاعي دارد و هيچكدام از آنها در طبيعت اطراف او و وجود خارجي نداشته است كه آدمي فقط آنها را اخذ نموده باشد و سپس بكار برده باشد. اما حضور و ظهور اين ابزارها آنچنان در حيات وي بمرور شكل گرفته كه او متوجه اين خصلت آنها (انتزاعي بودن فرم ابزارها) نگشته و همواره آنها را بعنوان جزئي از طبيعت عيني تلقي نموده است.

در سده ها و خصوصاً دهه هاي اخير بعلت پرداختن نخبگان به مباحث فكري و فلسفي متنوع و كثير و شكل گيري انديشه هاي انتزاعي غني، چه در بين اهالي علوم و چه در ميان هنرمندان انديشمند و بعلاوه حركت غالب بشري به سمت اين انديشه‌ها، دو گونه نتيجه وجود يافته است.

نخست اينكه اينگونه تفكر و تدبر خصوصيت انتزاعي ابزارها را عيان نموده و دوم اينكه منجر به پديدار شدن واكنشي مخالف اين جريان گشته كه سعي در اثبات اصالت عينيت بر ذهنيت دارد. ليكن توجه به واقعيت جاري دنياي كنوني اين تفكر را كمرنگ مي‌نمايد، چرا كه با عنايت به نمونه ذكر شده، امروزه شاهديم كه حركت انسان نوين براي رسيدن به وحدت نظر براي تعريف حياتي واحد و جامع، بواسطه همين دنياي ساخته دست او ميسر است و مدنيت جامع و فراگير مورد نظر او در بستري قابل شكل‌گيري است كه اين بستر، سرشار از مصنوعات ساخته فكر اوست.

لذا ناديده گرفتن تمامي ابزارهاي متنوع كه در همه شئونات زندگي، بشر را ياري مي‌نمايند (با توجه به ساختار انتزاعي آنها) و نگاهي صرفاً عيني و طبيعت گرا داشتن، امري محال مي نمايد.

با تاملي دوباره در دنياي پيراموني حاضر، راه براي تجديد نظر در چنين نگرشي و اتخاذ موضعي منصفانه تر گشوده خواهد شد و وحدت عملي امر ذهني و امر عيني و شناخت اين وحدت ذاتي، سد راه هرگونه نگاه يكسويه و يكجانبه نگر خواهد گرديد.

 

مقدمه

واقعيت (واقعيت عيني يا عينيت)، بعنوان مجراي دستيابي به آگاهي و بستر حصول شناخت، اهميتي غيرقابل انكار دارد. چرا كه به دور از همه فلسفه پردازيها، انسان در اولين گام، حضور خويش و جهان پيرامون خويش را به شكل عينيت ادارك مي كند، بعلاوه اگر تصور كنيم كه او همه تعينات را در ذهن فلسفه زده اي تجسم بخشد باز ناگزير از دست و پنجه نرم كردن با واقعيت ملموس بيروني است و به جهت تطبيق خويش با آن و جواب مناسب آن، گريزي از اتخاذ روشي واقعي ندارد.

با توجه به تمامي وجوه ساختار انساني، اين واقعيت و برخورد واقعگرا، تمامي مطلب را براي تبيين جوهره هستي و غايت سير دروني انسان، در برندارد و ظرفيتهاي لازم جهت اين بيان را نيز دارا نمي باشد.

اينجاست كه پاي مفاهيم به ميان مي آيد. مفاهيم بدليل گستردگي و بار فلسفي خود، پيچيده تر از عالم واقع مي باشند و گاه براي توضيح آنها مي توان از واقعيات مدد جست. اما هنگامي كه سخن از مفاهيم و معاني بغرنج تر پيش كشيده مي شود، نه تنها نمودهاي عيني توان توصيف آنها را ندارند بلكه به عالم مجرد آنها نيز راه نمي‌يابند، بدينگونه راه براي مفاهيم ساده تر كه بتوانند مفاهيم پيچيده را شرح و تفصيل كنند، گشوده مي شود.

انتزاع كه نتيجه سير تحول و تبدل مفاهيم و همچنين بيان آزادانه و بيواسطه ادراك آنهاست، در چنين شرايطي معنا و شكل مي يابد.

ذهن بدليل ساختار منطقي و رياضي گونه خود، معادلات خويش را در راستاي نموداري شكل گرا ترسيم مي نمايد تا ربط منطقي مفاهيم را سازماندهي كند و در سير سيال خويش منافذ و نقصانهاي آنها را بازيابد و با تمسك به توان تحليلي خود، براي آنها ما به ازاءي يافته و جانشين سازد.

مسئله به اينجا ختم نمي شود چرا كه ذهن مجرد از احساسات حاصل از برخورد واقعيات عمل نمي نمايد، چه اين احساسات مستقيماً از بيرون وجود آدمي رهبري شوند و چه مستقلاً و بدون دخالت عوامل بيروني شكل گيرند و حاصل مكاشفات و مشاهدات باطني باشند.

به بيان ساده تر انتزاع نه تنها وجه صرفاً عقلاني مفاهيم و شكل آنهاست بلكه به نوعي از تعاملات بين عقل و انديشه و احساس و همچنين واقعيات وجود مي يابد.

اتخاذ انتزاع بعنوان روشي براي بيان، به جهت دارا بودن ظرفيتهاي وسيعتر براي بيان (و نه توصيف) دنياي پر پيچ و خم و غامض مفاهيم مي باشد.

مطلب آتي مي كوشد تا بحث فوق را...

 





:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , انتزاع , هنر , واقعیت ,
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1398
بازدید : 289
نویسنده : کیا فایل

تاريخچه هنر گرافيک

 

این متن شامل 30 صفحه می باشد 

 

واژه گرافيک را در ايران " ارتباط تصويري " نام نهاده اند گرافيک يا " ارتباط تصويري " از قدمتي بس دراز برخوردار است .

انسان هاي اوليه براي تهيه غذا نقش حيوانات را بر روي زمين يا ديواره غارها مي کشيدند زيرا از آن نوعي برداشت گرافيکي داشتند به اين معنا که مطلب را فورا ً و براساس نشانه و اشاره مي فهميدند و با تکيه بر آن نيز عمل مي کردند هنر گرافيک به مفهوم مدرن آن از عمر چنداني برخوردار نيست .

در آغاز تاريخ گرافيک اروپا – خوبست بدانيم که واژه گرافيک از لغت يوناني گرافئين گرفته شده که در اصل به معناي خراشيدن ، تراش دادن و نوشتن بوده است – حکاکي روي چوب و قلمزني روي مس را مي توان ديد .

اينگونه تکنيک چاپ و همچنين آماده سازي مواد و فرم چاپي ، شرايط نشر را هم ايجاد مي نمود حکاکي روي چوب از اوايل قرن چهاردهم ميلادي براي چاپ شمار محدودي از آنچه که مي خواستند مناسب بود چرا که فرم چوبين را مي توانستند در صورت لزوم به کناري نهاده و فرم ديگري را بکار گيرند به دليل آنکه چوب به وفور در دسترس بود و کار يا آنهم نسبتا ً آسان همزمان با رواج کاغذ ، امر تکثير هم سرعت بيشتري گرفت تصوير و خط را از طريق قالب هاي چوبي بدست مي آوردند با بهره گيري از کنده کاريهاي ظريف بر روي لوحه هاي نرم چوبين ، نقاشي هاي رنگيني را تدارک مي ديدند ( ورقهاي بازي ، هجو نامه ) از سال 1430 ميلادي با استفاده از صفحه هاي خط – تصويري چاپي ( کنده کاري روي چوب ) ، کتاب هائي نيز به وجود آمد .

پس از اختراع چاپ با حروف متحرک ، توسط يوهانس گوتنبرگ آلماني ، حکاکي چوبين به عنوان عاملي براي تصوير سازي کتب بکار مي رفت .

Johannes,Gutenberg : مخترع چاپ ( Typographie = هنر يا صنعت چاپگري کتاب ) ، بين سالهاي 1394 و 1399 ميلادي در شهر مانيتس ( شهري در کرانه رود بزرگ راين ، آلمان ) متولد شد و در سال 1468 در همانجا در گذشت او احتمالا ً در سال 1428 ميلادي از آن شهر تبعيد گرديد گوتنبرگ بسال 1434 تا 1444 در شهر اشتراسبورگ ( استراسبورگ ) سرگرم اختراع خويش بوده است وي در سال 1444 يا 1445 به شهر مانيتس بازگشته و نخستين کارگاه چوب خود را سرو سامان داد و با شخصي به نام يوهانس فوست شرکتي را تأسيس کرد .

با حضور فعال آلبرشت دورد ، اين تکنيک اوج گرفت که بدنبال او (کراناخ : نقاش و گرافيست آلماني )،( بورکماير : نقاش ، حکاک و طراح آلماني )،( بالدونگ ملقب به Grien : نقاش و طراح آلماني )،( آلتدوژفر : نقاش و گرافيست آلماني) ،( هوبر : نقاش و گرافيست اتريشي )،(هولباين : نقاش ، گرافيست و حکاک آلماني) نيز در شکوفائي آن سهم بسزائي داشتند .

Albercht , Durer ( 1528-1471) : نقاش و گرافيست مشهور آلماني و يکي از زمينه سازان رنسانس ؛ او پس از سفر به فرانسه و سوييس به ايتاليا رفت و با تأثيرپذيري از شون گاور و مانتنا : نقاش و قلمزن آلماني ، Andrea,Mantena : نقاش و قلمزن ايتاليايي ) با شور و هيجان به حکاکي روي چوب پرداخت و در حوزه هاي گوناگون آثار بسياري از خود بر جا گذارد .

(Hans,Holbein 1553-1485 ، نابترين منادي رنسانس شمالي وخالق فرمهاي غالبا ً مذهبي ، کنده کاريهاي روي چوب او هنر گرافيک را با زياتي نافذ به اوج رسانيد .

به موازات چاپ سياه ، در شهر ونيز فرم برجسته " برش سفيد " هم به وجود آمد لوکاس کراناخ و اوگوداکارپي کنده کاري روي چوب را به برش سايه روشن تکامل بخشيدند در عصر روشنگري ( قرن 17 و 18 ميلادي ) بي ترديد آگاهي هاي اجتماعي هم در رشد و نمو هنر سهم فراوان داشته اند در اواخر قرن 16 علاقه هنرمندان آشکارا افت داشت اما پس از آن تکليف جديدي مرتبط با تصاوير مردمي نيز ايجاد گرديد .

برخلاف حکاکي چوب که مجري آن نامشخص باقي مي ماند وضع حکاکي روي مس از همان آغاز به گونه اي ديگر بود چون از نيمه نخست قرن 15 هنر بود جزئي از صنعت زرگري بشمار مي رفت استادان ماهر در اين راستا ( ساخت ورقهاي بازي و غيره ) تکنيکي را تکامل بخشيدند که با حضور شون گاور نخستين اوج خود را نيز تجربه کرد.

دورر جوان هم به اين جريان پيوست و با همکاري هنرمندان ساير کشورها ( از ايتاليا : رايموندي ، از هلند : لوکاس فان لايدن) توانستند به اين هنر اعتيادي بين المللي بدهند .

لوحه حساس مس در ارتباط با چاپ و همچنين شمار محدود تکثير ، به عنوان يک تکنيک گرانبها باقي ماند در روند قرن 16 حکاکي مس هم اهميت خود را تا حدود زيادي از دست داد و سرانجام با روش خراش روي مس از ميان رفت .

خراش روي مس با کاربر روي آهن شروع شد حلبي سازها با چنين شيوه اي زره ها و اسلحه ها را تزئين مي کردند هوپفر از اهالي آگسبورگ بايرن نخستين کسي بود که به اينگونه چاپ هاي زينتي دست يابيد .

(D.Hopfer) : ازآلبرشت دورر هم چنين تجربه هاي ميان سالهاي 1515 تا 1518 ديلوشلو است .

ولي با همه اين زحمات ، کارها بدون لکه نبودند و از تميزي و شفافيت مطلوبي هم برخوردار نمي شدند .

اينکه آيا آلتدوژفر ، آهن يا مس را براي لوحه چاپي بکار مي گرفت به درستي معلوم نيست ولي بي ترديد هلنديها ( فان لايدن ) همانند ايتاليائي ها ( پارمي جيانينو) از لوحه هاي مسين استفاده مي کرده اند گهگاه قلمزني روي مس و شيوه اچينگ نيز با هم ترکيب مي گرديد ( بروگل : نقاش هلندي ) ظرافت تکنيکي روز افزون و بکارگيري آن توسط هنرمندان بزرگ در دگرگوني شيوه ها تأثير بسزايي داشت که نقطه اوج آن را در نقاشي قرن 17 بخوبي مي توان ديد اچينگ روي لوحه هاي مسي يا روئي و استفاده از سبک هاي مختلف طراحي باعث گسترش حوزه کاري و همچنين عناصر طراحي گشت .

زماني که در فرانسه آثاري از لحاظ محتوا مرتبط با هم و سلسله وار توليد مي گشتند ( ژاک کالو : تراشکار روي مس ) ، در جنوب هلند و در کارگاه پترپاول روبنس از اچينگ روي مس براي فرمات بزرگ تصوير گري کتاب ، استفاده مي شد در شمال هلند ، هرکولس زگرس ( نقاش ) که همراه با السهايمر ( نقاش آلماني ) و مومپر ( نقاش بلژيکي ) پايه گذار نقاشي منظره نوين محسوب مي شدند به مشابه حکاک و تراشکار مس ، پيشاهنگ رمبرانت بودند .

توضيح : Harmensg , Rembrandt : نقاش مشهور هلندي که در سال 1656 مجبور شد آثار هنري اش را حراج کند

 



 



:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , هنر , شناخت هنر , تاریخچه هنر , گرافیک ,
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1398
بازدید : 632
نویسنده : کیا فایل

تئاتر چيست؟

 

این متن شامل 94 صفحه می باشد 

 

تئاتر آن شاخه از هنرهاي نمايشي است كه به بازنمودن داستان ها در برابر مخاطبان يا تماشاگران مي پردازد “تئاتر” يك هنر دراماتيك است و پنج قرن قبل از ميلاد مسيح در آتن و روم به وجود آمد و سپس در آثار قرون وسطي، رنسانس و بعد در عصر جديد اروپا ادامه يافت. منظور از تئاتر يك مجموعه هنري يا يك نظام سازمان يافته هنري است كه پيش از هر چيزبه متن يا نمايشنامه و سپس به كارگردان نياز دارد و شامل بازيگري، صحنه آرايي، مجسمه آرايي، موسيقي، سخنوري، نورپردازي، نقاشي، معماري است. “ميعاد سليماني راد”

پيشينه تئاتر

پيشينه تئاتر به رقص اوليه بشر به هنگام جادوي طبيعت و حيوانات باز مي گردد. بشر با انجام اين حركات نمايشي سعي در تسخير نيروهايي داشت كه هدايتشان در دست او نبود.

در تئاتر از همكردي (تركيبي) از سخن، حركات، موسيقي، رقص، صدا و نور براي اجراي بهره گرفته مي شود.

به جز سبك معيار گفتار داستاني، تئاتر گونه هاي ديگري نيز دارد مانند اپرا، كابولي، خيمه شب بازي و پانتوميم.

هنر تئاتر در ايران پيشينه اي دراز دارد و سبكي از آن در نمايش هاي تعزيه نمود يافته است.

 

 

تاريخچه تئاتر

تئاتر يكي از هنرهاي هفتگانه است. كساني كه درباره به وجود آمدن تئاتر جستجو كرده اند، مي گويند سرچشمه آن از آيين هاست. آيين به مراسم مذهبي و اجتماعي مي گويند، مثل مراسم عروسي يا مراسم سينه زني در ماه محرم در ايران و مراسم رقص هاي مخصوصدر كشورهاي ديگر انسان هميشه دوست داشته است به اتفاقاتي كه خارج از اراده و ميل اوست تسلط داشته باشد و اين ويژگي اصلي تئاتر است.

تئاتر در مقايسه با هنرهاي ديگر امكانات زيادي دارد براي اينكه از هنرهاي ديگر مثل نقاشي، ادبيات، معماري، موسيقي و... در آن استفاده مي شود. كلمه تئاتر (theater) در اصل از كلمه تآترون (theater on) است كه قسمت اول آن تيه (thea) تماشاگران و يا محله تماشا است.

در زمان هاي قديم، تماشا گران در سرازيري تپه ها مي نشستند و مراسم مذهبي را كه با آداب و تشريفات مخصوص در پايين همان تپه يا كناره معبد كه محل عبادت بوده، تماشا مي كردند.

در اين قسمت درباره آيين و ارتباط آن با تئاتر مي خوانيد. آئين ها و تئاتر از عوامل اساس مشابهي استاده مي كنند.

موسيقي، رقص، گفتار، صورتك، لباس، اجرا كنندگان، تماشاگر و صحنه

در اجراي آيين آرايش توسط رنگ، خاكستر يا جوهر كه سطح بدن را مي پوشاند براي كامل كردن صورتك و لباس به كار مي رود، آنطور كه گريم در تئاتر اين كار را انجام مي‌دهد.

بازيگران آيين بايد بسيار ماهر و با انضباط باشند مثل بازيگران تئاتر.

براي اجرايي آييني يكي پيشكسوتان يا سالمندان آشنا به آيين تمرين سختي را براي اداره‌‌ي اجراي خوب آيين به كار مي گيرد كه كاملاً با كارگرداني تئاتر قابل مقايسه است.

با اينكه سرچشمه آييني امروز پذيرفته ترين نظريه درباره ي به وجود آمدن تئاتر است اما جستجوگراني هم اعتقاد دارند، سرچشمه تئاتر داستان سرايي است. آنها مي گويند كه گوش كردن و رابطه برقرار گردن با قصه ها، جزو بزرگترين خصوصيات انسان است.

برخي مي گويند تئاتر از رقص و حركات ضربي و ژيمناستيك و يا تقليد حركات و صداي حيوانات آغاز شده است.

اما نه خصوصيت داستان سرايي انسان و نه علاقه ي او به تقليد، هيچ كدام نمي تواند او را به سوي آفريدن هنر تئاتر راهنمايي كرده باشد، چرا كه اسطوره ها و داستان ها هم در اطراف آيين ها به وجود آمده اند و تقليد از حيواناتي كه انديشه و عقل ندارند هم نمي توانسته سرچشمه تئاتر باشد چرا كه آيين ها از انديشه و اعتقادات و ميزان شناخت انسان شكل گرفته است.

 

آيين ها، نوروز و تئاتر ما

1- آيين، شكلي از معرفت است. اسطوره و آيين، تجسم دريافت يك قوم از جهان است و نيز مي كوشد انسان و رابطه او را با جهان تعريف كند. آيين يك روش تعليم است. اجراي آيين وسيله اي براي انتقال دانش، سنت ها و جهان بيني يك قوم به نسل هاي بعدي است. آيين براي مهار كردن هر چه بدي و بلاست و از نيروهاي فراطبيعي بهره مي گيرد. آيين، نيروهاي فراطبيعي را تقديس كرده و سپاس مي گويد.

آن گونه كه «جوزف كمپل» مي گويد، آيين ها به سه دسته تقسيم مي شوند: آيين هاي لذت، قدرت و وظيفه. البته هستند آين هايي كه تركيبي از اين سه دسته اند.

2- ايران به عنوان بخشي مهم از تمدن كهن بشري، سرشار از آيين هاست. مشخصاً آيين‌هاي نوروزي غناي زيادي دارند؛ آن چنان غني كه تأثيرات عميق آن را در آيين هاي بسياري از فرهنگ هاي دور و نزديك، حتي امروزه شاهد هستيم.

3- آيين هاي نوروزي متنوع اند و بي جهت نيست كه نوروز را بسياري «نمايان» ترين جشن‌هاي بهاري دنيا مي دانند. تقدس و بزرگي نوروز و

 



 



:: موضوعات مرتبط: فیلم نامه نویسی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , تئاتر , هنر , تئاتر چیست , تاریخچه تئاتر ,
تاریخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1398
بازدید : 262
نویسنده : کیا فایل

فلسفة زيبايي شناسي از ديدگاه فمينيستي

 

این متن شامل 73 صفحه می باشد 

 

مقاله اي كه پيش رو داريد ترجمه اي است از فصل اول كتابي به نام «مقدمه اي بر جنسيت و زيبايي شناسي[1]» نوشتة «كارولين كورس مير[2]» كه در واقع فلسفة زيبايي شناسي را از ديدگاه فمينيستي بررسي مي كند.

كارولين كورس مير استاد فلسفه در دانشگاه بوفالو كه يكي از دانشكده هاي دانشگاه ايالتي نيويورك است مي باشد. از ديگر كتاب هايي كه به قلم اين خانم مي باشد مي توانيم از كتابي به نام معنادادن به ذوق:

طعام و فلسفه (1999) نام ببريم.

زباني كه او در كتاب هايش به كار مي برد، زباني روان و صميمي و درك شدني است كه استفاده از كتاب را براي همگان مقدور مي سازد، در مورد كتاب جنسيت و زيبايي شناسي نيز وضع به همين منوال است و اين كتاب براي دانشجويان فلسفه، مطالعات جنسيتي، پژوهش هاي تصويري و مطالعه هنر به طور نظري ، و به طور كلي براي هر كسي كه به موضوعات مربوط به جنسيت و رابطة آن با نظريه هاي هنر علاقه دارد، مناسب مي باشد.

«كورس مير» در اين كتاب در اين كتاب به موضوعاتي ؟؟ مي پردازد.

· چرا شاهد زنان هنرمند اندكي در گذشته هستيم؟

· هنر،‌لذت، و زيبايي

· نقش جنسيت در مورد ذوق و طعام

· هنر چيست و هنرمند كيست؟

·انزجار ، تعالي ، و ارزش هاي زيبايي شناسانه

· بدنه و ساختمان ذهنيت[3]

اولين چاپ اين كتاب در سال 2004 صورت گرفته است و تا به حال به فارسي ترجمه نشده است. همانطور كه پيشتر گفتيم اين مقاله تنها ترجمه اي است از فصل اول اين كتاب با عنوان: هنرمندان و هنر؛ كه ارائه مختصري است از تاريخچه مفاهيم مربوط به هنر.

 

در اين فصل نظريه هاي هنري و مفاهيم مربوط به آنها و حوزه هاي كاركرد و اعتبار آنها از دوران باستان ] افلاطون و ارسطو[ گرفته تا دوران مدرن مورد بحث قرار مي گيرد.

عناوين فصول ديگر كتاب از اين قرار مي باشد.

· لذت زيبايي شناسانه

· مبتديان و حرفه اي ها

· جنسيت عميق: ذوق و طعام

· چه چيزي هنر است[4]؟ (هنر چيست[5]؟)

· لذت دشوار:‌تعالي و انزجار

در اينجا لازم است كه ذكر كنم، تمام مطالب داخل كروشه از مترجم مي باشد و فقط براي كمك به درك متن به آن اضافه شده اند.

 

هنرمندان و هنر

مختصري از تاريخ مفاهيم

هنر چيست؟ هنرمند كيست؟ اين ها مفاهيمي هستند كه هر كدام در نسبت با ديگري تعريف مي شوند: اينكه آيا شخصي را يك هنرمند مي دانيم يا خير، تا حدودي بسته به آن چيزي است كه او توليد مي كند، و اينكه آيا محصولي، يك اثر هنري است يا خير،‌بستگي به اين دارد كه چه كسي آن را توليد كرده است.

بگذاريد با در نظر گرفتن مفهوم خالق [6] شروع كنيم: ما به كسي واژه هنرمند را اطلاق مي كنيم كه دست به خلاقيت هنري بزند، خواه اين هنر شعر باشد و نقاشي و يا كه موسيقي ، معماري ، مجسمه سازي يا رقص باشد، كه البته با ارائه چنين فهرستي از انواع مختلف هنر، در واقع در مورد مواد بحث آشكارا دست به پيش داوري زده ام، چرا كه جواب ما ] در مورد اينكه هنر چيست و هنرمند كيست[ متفاوت مي بود اگر من شخص قالي باف يا سازندة آثار منبت كاري شده و يا آشپزها را هم اضافه كرده بوديم؛ يا شخصي كه ريسندگي، بافندگي و يا سفالگري مي كند،‌يا آنكه شيشه گر است يا اثاثيه توليد مي كند و يا به صحافي كتاب مي پردازد. همانطور كه طي اين فصل خواهيم ديد، اطلاق واژه هنرمند به افراد مشخص، بسته به تغيير مقولاتي كه به عنوان آثار هنري شناخته مي شدند، در طول تاريخ دستخوش تغييراتي بوده است.

تعريف معاصري كه در مورد يك هنرمند وجود دارد از ايده هايي چون خودبيانگري[7]، تخيل[8] و خلاقيت جداشدني نيست، ] ايده هايي[ كه هر كدام نشانة نوع خاصي از آزادي هستند كه به هنرمند نسبت داده مي شود.

 

[1]- Gender and Aesthetics, an introduction

[2]- Carolyn Korsmeyer

[3]- Subjectivity

[4]- What is art?

[5]- Art is what?

[6]- Creator

[7]- Self - expression

[8]- Imagination

 


 



:: موضوعات مرتبط: طراحی و گرافیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , فلسفه زیبایی شناسی از دیدگاه فمینیستی , زیبایی شناسی , هنر ,
تاریخ : دو شنبه 9 ارديبهشت 1398
بازدید : 474
نویسنده : کیا فایل

تحقیق در مورد آزادی اقتصادی، زیربنای جامعه صنعتی

 

 

در قالب word صفحه 7

 

 

صنعتی شدن مفهوم جدیدی است که ایرانیان آن را در فرهنگ گذشته خود نداشتند. در گذشته معمولا صنعت(Industry) و هنر(Art) مترادف هم به کار می‌رفت. البته در اروپا هم میان دو واژه صنعت و هنر نزدیکی وجود داشت. صنعت به معنای چیزی است که ساخته انسان و محصول اندیشه انسان است و ناشی از طبیعت نیست. صنعت در واقع مفهومی از ثروت اقتصادی است که ناشی از کار انسان است. صنعت به مفهوم کلی و عام به معنای اعمال خلاقیت انسان بر منابع طبیعی و آماده کردن آنها برای استفاده انسان‌ها است اما به معنای خاص در مقابل کشاورزی و خدمات، بخشی از اقتصاد کل جامعه تلقی می‌شود.


 

 



:: موضوعات مرتبط: علوم انسانی , مدیریت , ,
:: برچسب‌ها: فایل , تحقیق , آزادی اقتصادی , زیربنا , جامعه صنعتی , صنعت , هنر , ثروت , اقتصاد ,
تاریخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1398
بازدید : 523
نویسنده : کیا فایل

Por Una Cabeza-Tango from Scent of a Woman

Por Una Cabeza-Tango from Scent of a Woman

 

 

 

 

 

نت موسیقی Por Una Cabeza-Tango from Scent of a Woman

موسیقی فیلم بوی خوش زن

برای تریو : ویولن ، ویولا ( ویولن آلتو ) و پیانو

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: هنر , موزیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , موسیقی , هنر , موزیک , Por Una Cabeza-Tango from Scent of a Woman ,
تاریخ : جمعه 23 فروردين 1398
بازدید : 584
نویسنده : کیا فایل

4- Orchestral, Historical

4- Orchestral, Historical

موسیقی ارکسترال، تاریخی ( 24 ترک)،

به آهنگسازی Ian Hughes همراه با کاتالوگ

قابل استفاده برای تئاتر، ساخت ویدئو، موسیقی بک گراند،

بخشیدن درخشش به هرنوع محتوا و...

دارای ترک های مرتبط و زیر شاخه

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: هنر , موزیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , 4- Orchestral, Historical , موزیک , موسیقی , هنر , ارکسترال , تاریخی ,
تاریخ : جمعه 23 فروردين 1398
بازدید : 548
نویسنده : کیا فایل

کتاب آموزش سلفژ Ear Training Manual For Musicians

کتاب آموزش سلفژ Ear Training Manual For Musicians

این کتاب در نیروی دریایی آمریکا به گروه موسیقی تدریس میشود؛

 

 

 

شامل کانتاتی و تمرینات ریتم؛ با متدی بسیار قوی و سازنده

و خوانش بر حسب درجات تنالیته ( ماژور و مینور) ؛ تمرین کلید های متفاوت؛

تمرین سرکلید های متفاوت؛ همراه با آموزش شمارش رهبر ارکستر و حساب ضرب ها

*** تاریخ انقضای لینک دانلود 3 روز پس از خرید میباشد***

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: هنر , موزیک , ,
:: برچسب‌ها: فایل , هنر , موزیک , کتاب , آموزش سلفژ Ear Training Manual For Musicians , ,
تاریخ : یک شنبه 5 اسفند 1397
بازدید : 544
نویسنده : کیا فایل

تاثير مغولان بر تاريخ هنر اسلامي و اصول بكار رفته در هنر معماري ايران

تاثير مغولان بر تاريخ هنر اسلامي و اصول بكار رفته در هنر معماري ايران

 

مقدمه

ذوق سليم، سليقة لطيف، احساس خلاق، ادراك فعال، روح حساس، و عاطفة بارور را اگر به همراه زيبايي و زيباشناسي ذاتي در يك جمله خلاصه كنيم، جامع و مانعي مي‌شود از هنر غني و مجرد ايراني، اين تعريف شايد در نزد برخي از كارشناسان راه خلاف واقع وغلو را پيموده باشد اما در حقيقت اگر به خوبي مشاهده كنيم هر يك از اين عوامل و ابزارهاي معنوي و مادي را مي‌توان در جزء جزء نقش و نگارهاي ريز و ظريف دكوراتيوي كه به منظور آذين و آرايش آثار هنري ايراني بكار رفته‌اند در كالبدي جامع و فراگير مظاهر هنري، به خوبي و به وضوح نمايان است، مشاهده نمود. به واقع ادراك صحيح هنر خلاقة ايراني مستلزم تبيين همين مفاهيم مستتر در جوهر آثار خواهد بود. ذوق و خلاقيت هنري جوامع مختلف از سنن و آداب و بينش‌هاي فرهنگي و سوابق تاريخي و محيط طبيعي آن اقوام ريشه و الهام مي‌گيرد و غالباً اتفاق مي‌افتد كه يك قوم به جهت تبهر و مهارت جانانه‌اي كه در زمينة يك يا چند رشتة خاص از هنرهاي چندگانه (به ويژه هنرهاي سنتي، دكوراتيووتزئيني) تبلور و نمود يافته است، رقابت و برابري ديگر اقوام در آن زمينه‌ها با ملت فوق الذكر كاري عبث و بيهوده خواهد بود. اگر نخواهيم تمامي هنرهاي، هشتگانة معاصر و ديگر مظاهر ذوقي اقوام مختلف را مورد بررسي قرار دهيم و اگر تنها در يك مورد كار تحقيق و تفحص در جريان پيدايش، رشد و بالندگي هنري خاص را پي گيري كنيم و آن زمينه لزوماً موضوعي باشد كه عموميت بيشتري دارد يعني تقريباً نزد تمامي انباء بشري از گذشته‌هاي دور تاكنون جلوه گر ذوق و سليقه زيبايي دوستي باشد؛ مي‌توان هنرهاي صنعتي و صنايع دستي را ذكر نمود. هنرها و صفاعاتي كه در سرزمين كهن ايران به مرور زمان و در طي ساليان طولاني كه هم اكنون به يك چشم همزدني مي‌ماند، آنچنان راه كمال و ترقي را پيموده است كه بي اغراق هم چنان بي رقيب بر پهنة اين گونه از هنرهاي ممالك گوناگون مي‌درخشد و تجلي مي‌كند. دلايل اين شكوفايي و درخشش هميشگي را مي‌توان علاوه بر بالا بودن ميزان مهارت و استادي و همين طور ويژگي‌هاي ذاتي و حس زيبايي دوستي ايراني، طبع لطيف و روحاني هنرمند ايراني ذكر نمود زماني كه استاد كار بنا به هنگام كاركردن بر روي قسمتي از بنا يا استادكاري كه در گوشة خلوتي از يك مكان متبرك با صبر و تأني مثال زدني سرگرم نقش اندازي ديوار بوسية گچ‌بري، آينه كاري، كاشي و... مي‌باشد و زماني كه بهترين و زيباترين تجلي گاه‌هاي هنري دستي و معماري ايراني عجين و همراه با بهترين و زيباترين مظاهر ذهني و عاطفي از همين دين و آئين و مذهب يكتاپرستي‌اش باشد مسلم است كه هر چه دارد چون جان در طبق اخلاص مي‌گذارد. تا نه تنها يك اثر زيبا و دل انگيز مادي بلكه اثري سرشار و مملو از روح و جان الهي را خلق و ابداع نمايد و نسل به نسل به جاي اينكه به دين و مرامش در خدمت تعالي و ترقي او باشد او نيز در پيشرفت و گسترش آن به نوبة خود سهم و نقش ايفا مي‌كند. در اين ميان علاقه و پيوند عاطفي كه عموم مردم ايران با هنرها و ميراث‌هاي هنري و فرهنگي خود برقرار نموده‌اند به حدي بوده كه علاوه بر كمك به جريان رشد و تعالي هنرها، سبب ماندگاري آنها نيز شده است.

 

هنر پيش از تاريخ

هدف تاريخ هنر عبارت است از شناخت و ارزيابي هنر از هر زمان و مكاني كه آمده باشد. هنر و تاريخ تنها در عرصة فرهنگ اين چنين در كنار هم قرار مي‌؛يرند. هر اثر هنري رويدادي است پايدار؛ اين اثر متعلق به هر دوره‌اي كه باشد، تا مدت‌هاي مديد پس از روزگار خويش باقي مي‌ماند و به حياتش ادامه مي‌دهد. اثر هنري همزمان يك شيء و يك رويداد تاريخي به شمار مي‌آيد.

قدمت تمدن و فرهنگ در خطة فلات ايران به چند هزار سال قبل از ورود آريايي ها باز مي گردد.

اقوام آريايي، احتمالاً از اوايل هزاره اول ق.م در فلات ايران ساكن شده و نام خود را بر آن نهادند

واژه ايران مشق از صورت قديمي آريانا، يعني سرزمين آريايي هاست. بنابراين تاريخ هنر ايران آثار مصنوعي را از دوران هاي ما قبل تاريخ تا سده هاي اخير در محدوده اين سرزمين وسيع در بر مي گيرد. هنر ايراني داراي ويژگيهاي ماندگاري است كه آن را از

ساير هنرهاي جهان متمايز و مشخص مي سازد.

اين سرزمين وسيع در بر مي‌گيرد. هنر ايراني داراي ويژگيهاي ماندگاري است كه آن را از ساير هنرهاي جهان متمايز و مشخص مي‌سازد.

هنر در نخستين سالهاي اسلام

آغاز دوران اسلامي را در تاريخ هجرت حضرت محمد (ص) به مدينه كه در 622 ميلادي اتفاق افتاد حساب مي‌كنند. اندكي بيش از بيست سال پس از آن تاريخ مسلمانان سوريه و مصر را از امپراتوري بيزانس وارث سرزمين رومي‌ها و شكوه و افتخار مردم روم، با از دست دادن دو ايالت بزرگ خود را از پاي در آمد، و نيروي عظيم ايران كه طي چهارصد سال مانع پيشروي رومي‌ها به سوي سرزمين‌هاي شرقي بود يكسره مقهور سپاه اسلام گرديد. گرچه ظهور اسلام آغاز مرحله‌اي تازه و بي‌نهايت مهم را در تاريخ جهان به ثبت رسانده است، ايالات فتح شده بيزانسي و شاهنشاهي فرسودة ساساني، ميراث فرهنگي عظيمي برجاي گذاشت كه تأثير آن تا چندين سدة بعد در جهان اسلام دوام يافت. در واقع تاجايي كه به هنر مربوط مي‌شد اين هر دو در ايران ميراثي بنيادي بود و اهميت آن در ابتدا فقط با اعمال نفوذ تفكر سامي و بعدها تا انداز‌ه‌اي كه سبك شيوة غيرتصويري شرق ايفا مي‌كرد، برابري داشت رواج اين گرايشهاي گوناگون و متفاوت، با پذيرفتن خط عربي كه يكي از انواع آن پيش از هر چيز ديگر عامل سبكي ممتاز در هنر جهان اسلام شد با هيچ يك از عوامل ويژة نژادي يا سياسي درون خود برخورد نكرد، مگر با وابستگي‌هاي عقيدتي، خلفاي راشيدين در مدينه مستقر بودند، ولي خيلي زود معلوم شد كه اين شهر گرچه به عنوان مركز ايمان مذهبي جايي مطلوب بود، ولي براي پايتخت اداري دولتي كه ظرف دو دهه به امپراتوري عظيمي تبديل شده بود چندان مناسب نيست. و آن گاه كه گروهي از مردم به اقامت در يك محل عادت كرده، زندگي فرهنگي با شرايط شهري و شهرنشيني به وجود آورده بودند ديگر امكان نداشت كه زندگاني كهنه اعرابي كه بر اساس تنوع طلبي و تا حدود زيادي بر پايه سودجويي ناشي از غارتها و چپاولهاي همسايگان ثروتمند و شادكام خود بنياد شده بود ادامه يابد در نتيجه پايتختي نوين و روشي تازه براي گذراندن حيات امري ضروري شد.

كيمياگران ايراني و اكتشافات آنان پيرامون رنگ و رنگسازي

با مطالعه شرح حال دانشمندان علم شيمي در جهان غرب و جهان اسلامي (مشرق زمين) و با مطالعه اكتشافات و تحقيقات آنها در زمينه مواد معدني براي رنگ سازي و ظروف و مواد آلي شيميايي و دارويي معلوم گرديد كه صنعت رنگ سازي ايران نيز مرهون زحمات دانشمندان علم شيمي در دوران قبل از اسلام و بعد از اسلام بوده است و كيمياگران كه در حقيقت اساتيد و علماي شيمي محسوب مي‌گرديده‌اند سهم به سزايي در اين مهم داشته‌اند. در بررسي اشياء يافت شده مربوط به زمان تيموريان كه با سبك و تكنيك مغولي همراه مي‌باشد، ظروف بدون لعاب كه داراي خمير نخودي رنگ است و گروهي از آنها داراي نقوش كنده‌كاري شده مي‌باشد مربوط به اواخر دوره ايلخانيان كشف و حفاري شده است. اين ظروف اغلب خمير قرمز و يا نخودي رنگ شوده و با رنگهاي سبز، زرد، قهوه‌اي، فيروزه‌اي بر روي لعاب شفاف‌ تزئين شده و نقوش هندسي و گياهي دارند كه با رنگ سياه بر بدنه ظرف نقاشي گرديده است. ارنست گروبه Ernest Groubee باستان‌شناس و مورخ مشهور عقيده دارد براي اولين بار در دوران خلفاي عباسي به ظروف آبي و سفيد مواجه مي‌شويم كه در قرن چهارم ميلادي به اوج خود رسيده بوده است. ساخت اين نوع ظروف در اواخر قرن هشتم هجري قمري دوباره در سوريه و ايران متداول گرديده است و عمدتاً رنگ آبي كبالت در چين در دوره سلسله مينك معمول بوده و در قرن چهاردهم ميلادي به بعد از چين به اروپا و ايران صادر شده است وبعدها در ايران ساخته شده‌اند.

ارنست گروبه عقيده دارد كه ظروف سبز رنگ باستاني‌تر از قرن 14 و 15 ميلادي يعني مربوط به قرن هفتم و هشتم هجري قمري مي‌باشد و ظروف سفيد و آبي مربوط به قرون هشتم و نهم هجري قمري مي‌باشد. از دوره تيموريان نقوش به رنگ سياه و آبي در زير لعاب ديده مي‌شود و مواد اوليه سفال گِل رس مي‌باشد و در دوران صفويه مواد اوليه مخلوطي از سيليس و شيشه است كه داراي نقوش اژدها گل شقايق و ابرهاي پراكنده بوده و تزيين شده‌اند و نيز ظروف آبي و سفيد تا قرن 13 هجري در ايران ادامه داشته است. از بناهاي تيموري كاشي شش ضلعي و مدور و لوزي شكل داراي لعاب فيروزي يا سفيد در آن به جاي مانده است. كه با رنگ يا خطوط طلاي به صورت گل و برگ تزيين يافته‌اند و كاشي‌هاي ملون معروف به قازمقازي در زمره آنها ديده مي‌شود (توضيحاً قازمقازي نوعي تلألو است كه با رنگ مخصوص صدف مانندي مي‌درخشد). از تجزيه و تحليل مواد به كار رفته در صنايع دستي ايراني كاملاً درك و استنباط مي‌شود كه كيمياگران كه اساتيد مسلم علم شيمي بوده‌اند در تهيه مواد رنگين سهم به سزايي داشته‌اند چنانكه: ابوبكر محمدبن ذكرياي رازي، ابوريحان بيروني، جابربن‌حيان بن عبدالكوني كه دانشمند اخير الذكر (جابر) افتخار نثاگردي حضرت امام صادق عليه السلام را داشته است و ابوعلي سينا از جمله شخصيت‌هاي علمي بوده‌اند كه به بشريت خدمت كرده‌اند و آنها با اكتشافات خودشان استادان رنگ سازي و رنگسازي را قدرت بخشيده‌اند. دانش كيميا chemistry در اسلام از يكسو به صورت فلزشناسي و داروسازي و از سوي ديگر به صورت عمل نيمه فيزيكي Eclectic تجلي نمود و آنها موفق به كشف عده‌اي از عناصر و مواد شيميايي جديد گرديدند. مسلمانان كه در شيمي صنعتي و شيمي پزشكي و كاني شناسي صاحب تحقيقات و تجارت بودند كارشان در زمينة قندسازي، كاشي سازي، چيني سازي ساختن شيشه‌هاي رنگي و كاغذ سازي و بسياري ديگر از رشته‌هاي صنعتي توسعه يافت. آنها انواع مرغوب‌ترين كاغذهاي الوان در (رنگين) را ساختند. از تهيه خمير كاغذ و سفيد كردن خمير كاغذ و باردادن به آن با چسب و رنگ كردن كاغذ اطلاع كافي داشتند. كاغذ سليماني، كاغذ طلحي، كاغذ لوحي، كاغذ فرعوني (كه مرغوب‌تر از پاپيروس مصر بود) و كاغذ جعفري و منصوري و صالحي و اقسام ديگر را به بازارهاي جهان عرضه نمودند.

كشف صمغ موديا كه مخلوطي از هيدروكربورها (Hydrocarboms) مي‌باشد و كشف خواص فيزيكي و شيميايي پارافين طبيعي ozokerit و آسفالت طبيعي Asphalt (كه نوعي فيرمتراكم و براق و بي‌شكل و با رنگ قهوه‌اي و سياه بوده است) توسط ابوريحان بيروني شيميست عاليقدر، و نيز عمل تقطير نفت سياه و تجزيه آن به نفت سفيد و سياه توسط ذكرياي رازي از اهم مسايل دانش كيمياگري بوده است.

شاردن سياح فرانسوي كه در سال 1631 ميلادي برابر با 1050 هجري به ايران مسافرت نموده نوشته است: در ايران نفت سياه و سفيد را در پوشش رنگ به كار مي‌برند و نوشته است سرانجام در ايران روغن يافت شده و براي ساختن رنگ همانگونه كه ما مي‌سازيم به كار مي‌برند. ايرانيان از تركيب برادة طلا Au3+ و سولفوره نقره SAg2 و فلز مس Cu++ و براده الماس C4+ شيشه‌هاي مرغوب مي‌ساخته‌اند كه به عنوان جواهر كاربرد داشته‌اند در ساختن دلبرباي بدلي كه امروزه آون تورن ناميده مي‌شود از مخلوط كردن شيشه با روغن تخم مرغ و ساير روغنها و يا مواد آلي و مس با عمل احياء در محيط مناسب انواع شيشه‌هاي اوتتورين (دلربا) را درست مي‌كردند كه از تجربيات رازي شيميست عالي مقام ايراني بوده است. ايرانيان در دوره نهضت و تمدن اسلامي با افزودن اكسيد قطع استاتيك اسيد sho2 به لعاب چيني و كشيدن رنگهاي آبي، ارغواني، زرد، سبز بر روي لعاب نپخته كه احتياج به قدرت و اطمينان صنعتگر هنرمند دارد عملاً صنعت لعاب صنعت لعاب دادن را انجام مي‌دادند و استعمال رنگهاي...

 

 

شامل ورد 18 صفحه ای

 



 



:: موضوعات مرتبط: فنی و مهندسی , معماری , ,
:: برچسب‌ها: تاثیر مغولان بر تاریخ هنر اسلامی , اصول هنر معماری , معماری , هنر ,
تاریخ : دو شنبه 29 بهمن 1397
بازدید : 766
نویسنده : کیا فایل

هنـر بــــــاروک 107 ص

 

فرمت فایل: ورد - Word Image result for word 

 

تعداد صفحه : 107
مقدمه اصطلاحي در مباحث هنري ،داراي دو مفهوم تاريخي و نقد هنري است و به دو صورت اسم و صفت به کار برده مي شود. هر چند سبک باروک واحد يا مجموعه اصولي به نام اصول سبک باروک وجود ندارد .منشاء اين واژه برکسي روشن نيست. احتمال دارد که از واژه پرتغالي barroco به معني مرواريد نامتنظم مشتق شده باشد . بدون ترديد اين اصطلاح در آغاز مخصوصاً درباره معماري رنسانس با يک معني حقارت آور به کار برده مي شد و از نظر منتقدان سده نوزدهم به معماري کلاسيک منحط- بي ساختار ،داراي تزئينات زيادي ،نمايشي، وعجيب و غريب- اطلاق مي شد. ولي استفاده از اصطلاح ((باروک)) به عنوان يک واژه حقارت آور از رواج افتاده و از مدتها پيش به صفتي مشترک براي هنر دوره اي تبديل شده است که تقريباً از 1600 تا1750 را در بر مي گيرد . محققان تدريجاً دريافتند که سبکهاي باروک تفاوتهاي بنيادين با سبکهاي رنسانس دارند مثلاً سبک باروکپوياست ولي سبک رنسانس نسبتاً ايستاست . کاربه جايي رسيد که برخي از هنرشناسان ادعا کردند که دو سبک مزبور از پايه با سکديگر متفاوتند .هنوز تفاوت کلي درباره رابطه تاريخي و صوري اين دو دوره و دو سبک حاصل نشده است . واقعيت تاريخي را بايد در مسير تحول سبکها جستجو کنيم و اصطلاح باروک نيز هر گاه به خواهيم گرايشها و برآيندهاي تحول سبکها را از يکديگر مجزا کنيم در کار طبقه بندي مفيد واقع مي شود بدين ترتسب از اين پس اضطلاح باروک را در بيان خصوصيات مشترک سبکهاي رايج در سده هاي هفدهم و هجدهم به کار خواهيم برد. عصر باروک همچون هنري که از دل آن پديد آمد عصري گونه گون –پردامنه و پويا ، درخشان و رنگارنگ ، نمايشي و پرشور ، احساسي و خلسه آور ، پرشکوه و مسرف، نوجو و هنر دوست – بود . عصر باروک عصر انبساط در پي عصر اکتشافات بود، و انبساط اين عصر نيز به کشفيات باز هم بيشتر انجاميد. نيروهاي بالنده ...

 

 



:: موضوعات مرتبط: علوم انسانی , جغرافیا , ,
:: برچسب‌ها: هنر باروک , هنر ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 216 صفحه بعد

فروشگاه فایل کیا؛ منبع جامع انواع فایل... چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان منبع جامع انواع فایل و آدرس kiyafile.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.











RSS

Powered By
loxblog.Com
مدیر سبز، آموزش بازاریابی

TOOLS BLOG

TOOLS BLOG