شاعران کرد اهل ایران - تحقیق دانش آموزی با فرمت ورد و پی دی اف
شاعران کرد اهل ایران - تحقیق دانش آموزی با فرمت ورد و پی دی اف در 14 برگه قابل ویرایش و چاپ
احمد بگ کوماسی : معروف به خالوی کوماسی - شاعر کرد سده نوزدهم میلادی است. وی در روستای بردی سپی در نزدیک مریوان به دنیا آمده است. از وی اشعار کردی هورامی به جا مانده. دیوان اشعار وی چندین بار در ایران و عراق چاپ شده است. وی با مولوی کرد شاعر رابطه نزدیکی داشته و مولوی برای وی اشعاری سروده است. مولوی به خصوص پس از تبعید او به شمال ایران اشعار سوزناکی برای وی نوشته است. تبعید احمد بگ ظاهراً به دستور حکومت قاجار صورت گرفته است. مشهورترین شعر احمد بگ کوماسی گڵکۆی تازهٔ لهیل (قبر تازهٔ معشوق) است که برای همسر درگذشته اش سروده است. در سال ۱۳۹۳ کنگرهای با نام کنگره بینالمللی «احمد بگ کوماسی» برای وی در زادگاهش شهر مریوان برگزار شد.
----------------------------------------------------------------------------------
احمد کور مکریانی : شیخ احمد از مریدان حضرت مولانا خالد کردستانی است، و با وصف اینکه کور مادرزاد و از هر دو چشم نابینا بود در اشعارش اقتباسات بسیاری از قرآن و حدیث و کلام عرفان و ادباء و از اشعار زیبای حافظ شیرازی درج شده است.
شیخ احمد اصالتاً از کردهای منطقه اشنویه و در روستای شیوه سماق که تقریباً دو سه کیلومتر از شهر اشنویه فاصله دارد.و در شمال شرقی آن واقع گردیده او به دلایل نامعلوی ناگزیر به ترک روستای خود شده و به عازم منطقه مکریان شده و در روستای انبار بوکان به قیدحیات تا زمان مرگ ادامه میدهد. هرچند اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد و مرگ شیخ احمدمکریانی در دسترس نیست اما زمان مرگ ایشان اواسط و برخی اواخر دوره قاجار ذکر شده است.
.
.
.
.
عبدالرحمان شرفکندی : (زاده ۲۵ فروردین ۱۳۰۰مهاباد– درگذشته ۲ اسفند ۱۳۶۹ در کرج)، متخلص به هژار شاعر، نویسنده، مترجم، فرهنگنویس، واژهشناس، محقق، اسلامشناس، مفسر و فرهنگنویس کُرد ایرانی بود.
از کارهای برجسته اوست: ترجمه کتاب قانون در طب ابن سینا از عربی به فارسی، ترجمه منظوم رباعیات خیام از فارسی به کُردی سورانی و فرهنگ کردی به کردی و فارسیِ هَهنبانَه بۆرینَه. وی در سرودن شعر، تحت تأثیر شاعران برجسته کُرد مانند احمد خانی، وفایی، ملای جزیری و قادر کویی بود. عبدالرحمن شرفکندی در ۶ شعبان ۱۳۳۹ (برابر با ۲۵ فروردین ۱۳۰۰ / ۱۴ آوریل ۱۹۲۱) در شهر مهاباد دیده به جهان گشود. عبدالرحمن دوساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از همان اوان کودکی، سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد.پدر او به این دلیل که شخصی مذهبی بود و علاقهای که به عبدالرحمان سیوطی داشت، نام او را «عبدالرحمان» گذاشت. وی فرزند حاجی ملا محمد بور بود. دوران کودکی و نوجوانی را در حوزههای دینی و علمی در زادگاهش سپری کرد و در اوایل جوانی بههمراه خانوداهاش به روستای طَرَغه، از توابع شهرستان بوکان، اقامت گزیدند او مدتی نزد سیدمحمد، که طلبه جوانی بود، فرهنگ لغات عربی، معلقات سَبع و لامیّةالعجم طُغرایی اصفهانی را فراگفت و با اشعار نالی، شاعر معروف کُرد، آشنا شد. در مسجد بازار مهاباد، نزد ملاحسین مجدی قصیده بانت سعادِ کعب بن زُهَیر و لامیّةالعرب ابن وردی را آموخت. سپس به خانقاه شیخ برهان بازگشت و تا هفدهسالگی برای فراگیری دانش به اکثر روستاها و شهرهای حوالی بوکان سفر کرد. او ازآنجاییکه به شعر علاقه داشت، دواوین شعرای زیادی را خواند و اشعار فراوانی از حفظ داشت.
با مرگ پدر در سال ۱۳۱۷ خورشیدی، عهدهدار مسئولیت خانواده شد. تحصیل را رها کرد، به کسبوکار روی آورد و به شهر بوکان نقل مکان کرد. مدتی در اداره دخانیاتِ بوکان به کار پرداخت. ازآنجاکه اهل شعر بود، در آن ایام به سرودن شعر روی آورد و اشعار انتقادیِ طنزی در باب مسائل غیراخلاقیِ رایج در ادارات آن زمان سرود. او در شعر، «هژار» (به کردی: ههژار) (بهمعنی بینوا، بیچاره، ندار) را بهعنوان تخلص برای خود برگزید. نخستین دیوان اشعارش را با نام آلکوک در ۱۳۲۵ خورشیدی در تبریز منتشر کرد. در عراق، به عضویت مجمع علمی آن کشور درآمد و به مطالعه و تحقیق پرداخت و برخی اشعار و مقالاتش را منتشر کرد. هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید و عاقبت، بعد از هفده سال، به ایران بازگشت و در عظیمیه کرج اقامت گزید.
با بازگشت به ایران، بهرام فرهوشی در دانشگاه تهران، ترجمه کتاب قانون در طب، تألیف ابن سینا را از عربی به فارسی به او پیشنهاد داد. در ازای دستمزد مختصری، و با ترجمه اولین کتاب (مجلد) از این اثر، در محافل علمی و ادبی راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان ایران درآمد. با تلاش سخت و خستگیناپذیر، بیشتر ساعات شبانهروز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سایهٔ این کار، آثاری را در زمینههای مختلف علمی و ادبی و فرهنگی نوشت، که از آن جملهاند: شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیری (معروف به ملای جزیری)، ترجمهٔ دوره کامل کتاب قانون ابن سینا در هفت مجلد، گردآوری هَهنبانَه بۆرینَه (فرهنگ جامع لغات کردی به کردی و فارسی)، زندگینامه خودنوشتش با عنوان جێشتی مجێور (بهمعنی «شلمشوربا»)، و بالاخره ترجمه کامل قرآن به زبان کردی سورانی.
هژار، سرانجام بر اثر بیماری در روز پنجشنبه دوم اسفندماه ۱۳۶۹ در تهران درگذشت. جنازه او را به مهاباد منتقل کردند و درحالیکه شهر در ماتم نشستهبود و جمعیت انبوهی از دور و نزدیک برای وداع با وی گرد آمدهبودند، با تجلیل بسیار، تا گورستان بُداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور دباغی به خاک سپرده شد.
:: موضوعات مرتبط:
علوم انسانی ,
آموزش و پرورش ,
,
:: برچسبها:
شاعران کرد ,
تحقیق دانش آموزی ,