یادگیری و پیشرفت
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
دیجیتال مارکتینگ
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
رشد کسب‌وکار
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
صنعت آموزش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 375
نویسنده : کیا فایل

رنگ در هنر

 

این متن شامل 10 صفحه می باشد 

 

هنر نقشی قطعی در تحول همه ی دین های جهان داشته است. هنر با دیدار کردن تجربه ها، قصه ها و آرزوها، معنای انسان بودن را به تصویرهایی قابل مشاهده ترجمه می کند، در حالی که دین در مقام الهاحی معنوی برای خلاقیت و فرهنگ بشری، انسانیت و اولوهیت را از طریق آیین و اسطوره به هم پیوند می دهد. در اجرای آیین ها و روایت ها اسطوره ها دین و هنر هم در نظر و عمل با هم قرین میشوند. آثار هنری می توانند معنای این آیین یا تجربه ی دینی را «بگیرند» و یا انتقال دهند در صورت امکان تکرار (احتمالی) آیین اصلی یا تجربه ی دینی را بدهند.

 

 

مقدمه:

در طول قرن ها رنگ برای اشخاص مختلف معانی مختلف داشته است. دنیایی که نظاره گر آن هستیم از 2 عنصر مهم تجسیمی یعنی «فرم» شکل و رنگ که ضمناً هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند تشکیل گشته است. هر موجودی که در این دنیا به چشم می آید نخست از لحاظ شکل و اندازه، و پس به واسطه ی پوشش رنگی آن مورد توجه قرار می گیرد و رنگ علامت مشخصه هر شی طبیعی است. رنگ نیز مانند آب هوا بخشی از دنیایا ماست. هیچ چیز بدون رنگ شکل مادی – قابل رویت نیست نه معماری، نه هنر و نه طراحی و مد.

رنگها همواره در رابطه با طبیعت و اشیاء به چگونگی تابش نور و وضعیت بینایی است. در قرن 17 میلادی نیوتون موفق شد با تجزیه ی نور سفید رنگ های طیف را بدست آورد به نظر ایزاک نیوتون رنگ انرژی نوری است، برای سنت اگوتسین انعکاس افلاطونی خدا بود برای ولفانگ فون گوته یک ادراک زمینی و برای جان لاک کیفیتی از اشیایی که می بینیم. اما برای الکساندر اسکرمابین رنگ تمثیل رهبری موسیقی، برای سود یک اشتاین و در درجه اول یک مسله معنای و برای واسیلی کاندنیکی یک شیوه بیان روح بود.

رنگ اینکه شامل همه دین هاست برای یفتن یک جهان بینی خاص و راهی برای بیان احساس خود امری ذاتی است و می توانیم با اطمینان بگویم که رنگ برای بشریت طیف تقریباً نامحدودی از تأثیرات ظریف فراهم می کند و حامل اطلاعات اولیه و ابزاری قدرتمند است که برای هنرمند یک ستاره شناس و هرکس دیگر ارتباط برقرار می کند به یک اندازه اهمیت دارد.

 

 

پیشینه تاریخی رنگ

هنگامی که به آثار و هنر باستانی مصر، هند، چین و یونان و آمریکای مرکزی و ایران باستان توجه می کنیم از احساس بشر اولیه نسبت به رنگ شگفت زده می شویم.

فرض نادرست این است که بشر اولیه در زندگی خود به نوعی محتاج زیبایی بوده و خود ر با رنگ های فریبنده در شکل های مختلف هنری همچون معماری، نقاشی، آذین بندی، مجسمه سازی، نساجی و سرامیک محصور می کرده است. حال آنکه مردم باستان نسبت به رنگ دیدی مذهبی داشته اند و برخورد آن ها با طیف رنگ از زیباشناسی صرف فرسنگ ها فاصله داشته است.

تقریباً تا زمان رنسانس، انسان به نماد گرایی، عرفان و جادو معتقد بوده است و آنچه او را با رنگ انجام می داده، توسط عرفا، فلاسفه و واعظین به وی دیکته می شده است و می توان گفت که در آن شرایط در واقع تخیلات آزادش هیچ جایی برای بروز نداشته اند.

 

رنگ در اساطیر یونانی

در اساطیر، خدایان را با رنگ های درخشان توصیف می کنند، چرا که خدایان بدون استثنا در آسمان می زیستند و خدایان زمینی معمولاً فانی یا شیطانی بودند.

در یونان باستان یا طلایی را به آتنا (Athena) اختصاص می داند. معبد پارتنون که در آتن قرار دارد به این الهه اختصاص داشت. (قرمز) رنگ مقدس الهه درو سیروس (Ceres) بود. دینیزوس خدای شراب، (صورتی قرمز) رنگ داشت و ایریس به شکل رنگین کمان بود.

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , رنگ , هنر , رنگ در هنر ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 298
نویسنده : کیا فایل

زری بافی

 

این مقاله شامل 33 صفحه می باشد 

 

هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده.

این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه های زری است . هم این موضوع یعنی کمبود منابع در کسب اطلاعات در مورد این هنر مشکل اصلی در این تحقیق بود.

البته در اصفهان چند کارگاه زیر نظر سازمان صنایع دستی و گردشگری دایر شده و مشغول به احیای این هنر است این کارگاه ها در خانه های قدیمی اصفهان مثل خانه شیخ الاسلام و ... دایر شده و به سرپرستی استاد مهدی شمسعلی اداره می شود .

 

تاریخچه :

ايران از نظرپيدايش و سير تحول و تکامل پارچه های منقوش يکی از برجسته ترين ملل جهان است . نخستين شواهد تاريخی مربوط به هزاره پنجم قبل از ميلاد درناحيه سه گابی ( سگابی) کردستان است که در ظروف محتوی اجساد کودکان ، قطعات پارچه يافت شده .

درهزاره سوم قبل از ميلاد از حفاريهای تپه حصار دامغان و شوش ( خوزستان ) بقايای پارچه هايی که درون مقابر وجود داشته يا به دور اشياء پِچِده شده ، همينطور ابزار نساجی مانند دوک نخ ريسی و ميله مفرغی مخصوص پارچه بافی بدست آمده است .

هخامنشيان دربافت پارچه های پشمی نرم و لطيف مشهور بوده اند. بافت پارچه هايي که درمتن عناصر تزئينی آنها نخهای گلابتون به کار می رفت را به دوهزارسال پيش نسبت داده اند . در دوره ساسانی پارچه بافی ايران شهرت جهانی پيدا کرد . تأثير هنرپارچه بافی چين ، تکميل آن به وسيله پارچه بافان ايرانی و انتقال روشهای جديد درچله کشی دستگاه نساجی و بافت از راه ايران به ايتاليا و شمال اروپا دراين دوره صورت گرفت .

در دوره اسلامی نقوش حيوانات مانن شير ، عنقا و عقاب که زربفت شده اند بخصوص از دوره سلجوقی به بعد رایج شده است .

از پارچه هايي که درقروت اوليه اسلامی از تارو پود ابريشم و زر و نقوش رنگين بافته می شد می توان به : نگار ، طراز ، ملحم ، سقلاطون ، قصب ، مثقل اشاره کرد . در دوره ايلخانيان کارخانه متعدد پارچه بافی در تبريز شيراز ، شوشتر ، نيشابور و طوس وجود داشت و استادان پارچه بافی دربافت پارچه های اطلس، زربفت و زرکش مهارت داشتند و پارچه های ابريشمی گيلان ، خراسان ، يزد و کرمان بسيار نفيس و گرانبها بود .

درقرن دهم هجری بافته های کارخانه های پارچه بافی نيشابور ، اصفهان ، شوشتر ، شيراز ، کاشان بخصوص يزد دارای ارزش فوق العاده ای بود . پارچه های ابريشمی ، مخمل ، زرباف و پارچه های قلمکار پنبه ای اين کارگاهها شهرت داشت .

در دوره صفويه پارچه های زرو سيم باف بخصوص برای لباس بانوان و تزئين معماری داخلی اندرون منازل به کار می رفت . شاه عباس صفوی تمامی هنرمندان زری باف را برای تأسيس کارگاه های زری بافی به اصفهان دعوت کرد که موجب بافت پارچه هايي ارزشمند و متنوع گرديد . پارچه های ابريشمی زرباف دارای انواعی چون " پارچه زرباف يک رو " ، " پارچه زرباف دو رو " و " مخمل زرباف " نقشدار بود که در رنگ های متنوع بافته می شد.

در دوره قاجار به دليل استقبال از منسوجات ماشينی خارجی ، از ميزان تقتضتای پارچه های ايرانی کاسته و کارگاههای پارچه بافی رونق گذشته خود را ازدست داد . با اين حال بافت چارچه های مخمل و زری ، ترمه و شال در يزد ، کاشان و کرمان ادامه يافت .

در دوره پهلوی نشان کمتری از کارگاههای سنتی پارچه بافی در دست است و پارچه هايي چون ترمه و مخمل توسط ماشين های اتوماتيک نساجی بافته می شد که تاکنون نيز به همين منوال ادامه دارد . در بررسی تاريخی هنر مخمل و زری بافی دراين دوره با نام "استاد محمد خان نقشبند" که به بازسازی مجدد کارگاه مخمل و زری بافی به طريق سنتی همت گماشت ، آشنا می شويم . استاد محمد صادق و نواده اش استاد حبيب اله طريقی کار وی را ادامه دادند . هم اکنون آنچه بعنوان کارگاههای سنتی مخمل و زری بافی برجای مانده منحصرا" زير نظر سازمان ميراث فرهنگی کشور درشهرهای تهران ، کاشان و يزد به بافت پارچه های اصيل ونفيس اشتغال دارند .

بافت‌ پارچه‌هایی‌ که‌ درمتن‌ و نقوش‌ آنها، نخهای‌ گلابتون‌ به‌ کار گرفته‌ شده‌ بنا به‌ روایات‌ تاریخی‌ به‌ هفت هزار سال‌ پیش‌ می‌ رسد. هردودت‌ مورخ‌ مشهور یونانی‌ نوشته‌ است: رومیان‌ به‌ خاطر زیبائی‌ و اشتهار زربفت‌های‌ سنتی‌ ایران‌ همه‌ ساله‌ مبالغ‌ هنگفتی‌ می‌پرداختند. فیلوسترات‌ نیز گفته‌ است‌ : اشکانیان‌، خانه‌های‌ خود را با پرده‌های‌ زری‌ یراق‌ دار که‌ از پولکهای‌ نقره‌ و نقوش‌ زرین‌ ، تزئین‌ شده‌ بود می‌‌آراستند. بدون شک بافتن پارچه‌های زربفت، مانند قالی و گلیم از زمان هخامنشیان [در ایران] مرسوم بوده است زیرا در بسیاری از نقوش برجسته تخت جمشید، شوش و حتی پاسارگاد، نقوشی در حاشیه‌های لباس شاهنشاهان و درباریان به چشم می خورد که حاکی از این است که لباس آنها از پارچه‌های زربفت بوده، به علاوه در حاشیه لباده و حاشیه آستین‌ها و یقه لباس، قطعاتی از طلای ناب به شکل شیر، مرغ، ستاره با گل پنج‌پر و یا نقوش هندسی مانند مثلث و غیره می‌دوختند و بسیاری از این قطعات طلا، امروزه در موزه ایران باستان و موزه‌های دیگر دنیا موجود است که متعلق به عهد هخامنشی می‌باشد. از دوره ساسانیان نیز در کلیساها و موزه‌های خارج از ایران، نمونه‌ای متعدد زری موجود است. زیرا زری‌های دوره ساسانیان به قدری مورد توجه بود، که از تمام نقاط دنیا خواستار آن بودند و وقتی کسی به ایران مسافرت می‌کرد، بهترین هدیه ای که می توانست به میهن خود ببرد یک قطعه زری بود و به این طریق مثلاً باقی مانده‌های صلیب مسیح را صلیبیون در زری‌های ایرانی می‌پیچیدند و به همراه خود به اروپا می‌بردند. از قرون‌ چهارم‌ میلادی‌، قطعاتی‌ از زربفت‌های ایرانی‌ در موزه‌ لیون‌ فرانسه‌ ، موزه‌های لندن‌، واشنگت‌ ، آرمیتاژ و... نگهداری‌ می‌شود و نمودار عظمت‌ و اعتبار این‌ هنر سنتی‌ در ایران‌ کهن‌ است‌ . فن زری بافی در دوران صفویه به منتهای کمال خود رسید.

 

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , زری بافی , نساجی , بافت پارچه زری , پارچه زری ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 292
نویسنده : کیا فایل

سفالگری

 

این متن شامل 53 صفحه می باشد 

 

فلات ایران با تنوع اقلیمی خود به احتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است.

سفال (سفالينه). اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره... همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را می‌گويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپايی" سراميك" نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی می‌نامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمين‌های محل سكونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده می‌كنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوش‌های باستان‌شناسی ايران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد می‌رسد.

سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفه‌ها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانه‌های معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفال‌های خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار می‌برده است. برای تامين منظور باستان‌شناسان با بهره‌گيری از هنر طراحی و تكنيك‌های دقيق، باستان‌شناسان می‌كوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست می‌آيد، جان داده و با به تصوير كشيدن تمام نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها به تعيين دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسياری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.

سفال

هنر سفال سازي نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصي دارد، چه همين قطعه‌هاي كوچك سفال كه به ظاهر ناچيز به نظر مي‌رسد، ما را به زمانه و زندگاني مردم آن روزگاران مي‌رساند. فن سفال سازي درايران، از ابتداي تمدن تا به امروز ادامه يافته و در طي اين مدت تغييرات گوناگوني به خود ديده است. به نوشته گيرشمن، در حدود ده هزار سال پيش، كساني كه دركوهستانهاي بختياري ضمن پرداختن به شكار و تهيه خوراك، به ساخت ظروف سفالي نيز اشتغال داشته‌اند. اين نظريه كه بيشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازي را از ايران مي‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيه‌هاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزه‌گري و صنعت سفال‌سازي و بافندگي از فلات ايران آغاز شده است».

سير تكامل سفال‌گري در تپه‌هاي باستاني، خيلي زود ساكنان اوليه را متوجه كرد كه مي‌توانند از طريق سفال نيازهاي خود را برآورده كنند. سفال بهترين اثري است كه از جوامع اوليه بر جاي مانده است، به ويژه در تمدنهاي فلات ايران، مراحل مختلف تمدني را به نام اين سفالها مشخص كرده‌اند:

تمدنهاي شمال «سفال خاكستري» و تمدنهاي غربي «سفال نخودي» و دوره تمدن ايلام «سفال منقوش». نخست به درون ظرف اهميت داده مي‌شد، ولي بعدها، در سفالينه‌هاي نقشدار تزيينات به جدار بيروني ظرف نقش بست. بيشتر اين ظروف به شكل كاسه، كوزه‌هاي پايه‌دار، ليوان و ظروف شبيه به مجسمه حيوانات است. اختراع چرخ كوزه‌گري در هزاره چهارم در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد. اشياي سفالينه مكشوفه از سيلك و محوطه‌هاي باستاني جنوب شوش، چغاميش و تل‌باكون در تخت جمشيد حاكي ازساخت سفال با چرخ است. در همين دوره تحولي نيز در ترسيم نقوش پيدا شد: نخست با نقوش هندسي و تزييني بدنه ظروف را آرايش كردند و پس از مدتي نقش حيوانات معمول شد و زماني بعد هنرمندان براي بيان اعتقادات و گاه وضعيت محيط و زندگي، موضوع خاصي را به كار مي‌بردند، بيشتر خصايص زندگي اعم از مذهبي، اخلاقي و هنري را با نقش بر سفال مي‌نشاندند. از اكتشافات تپه سيلك، تپه حصار، تپه گيان در نهاوند و ديگر تپه‌هاي باستاني، چنين برمي‌آيد كه از هزاره پنجم قبل از ميلاد، ساكنان اين نواحي به ساختن ظروف سفالين منقوش مي‌پرداختند.

هنرمند سفالگر پيش از تاريخ ايران با نقاشي روي سفالينه‌ها گويي شعر مي‌سرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصري ساده، اشياء و حيوانات و انسان را مي‌نماياند، مثلاً خطوط موّاج موازي در درون يك دايره و مستطيل، نشاندهنده آب است و مثلثي كه سطح آن چهارخانه بندي شد، نشانگر كوه يا مربعي كه با خطوط افقي و عمودي تقسيم و خطوط موّاج در آن ترسيم شده، احتمالاً نشانه زمين زراعتي است. جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره. امّا برخلاف نقاشي غارها در اينجا شكل واقعي حيوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زيرا كه آرايش سفالينه در كار سفالگر اهميت بيشتري دارد: او به دلخواه، شكل طبيعي را به شكل تجريدي تبديل...

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , سفال , سفالگری , سفالینه , تعریف سفالگری ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 261
نویسنده : کیا فایل

تاریخچه مرمت نقاشی

 

این متن شامل 30 صفحه می باشد 

 

هر چند نوشتن یک تاریخ تفضیلی برای مرمت آثار دشوار است، صرف نظر از مراحل مقدماتی می توان گفت که پس از شکل گیری مجموعه های خصوصی، مرمت بصورت ناحیه ای شروع شد. و با موقعیتی که حوادثی چون جنگها و تاخت و تازها برای تأسیس موزه های عمومی در اروپا به وجودآورد، مرمت نیز گسترش و سامان بیشتری یافت.

حفاری های قرن 19 م نیز موجب پر شدن مجموعه های خصوصی و عمومی از آثار، و مواجه شدن مرمتگران با یک سری وظایف جدید گردید.

در این قرن تمام سبکهای نقاشی مورد محک سلیقه ی دوران قرار گرفت و شاید، علت توجه بیشتر به مشکلات مرمت نقاشی ها نیز همین امر بوده است.

مرمتگر ابتدا با بکارگیری هنر خود در کارگاههای خصوصی روشهای جدیدی را کشف می کرد، ولی با تعصب سعی در پنهان داشتن رموز آنها می نمود. علت عدم نگارش تاریخچة مرمت نقاشی در گذشته همین رسم راز پوشی مرمتگران و کمبود تاریخچه های موردی بود. با کاسته شدن از راز پوشی ها و صراحت روشهای جدید و ثبت اطلاعات اکنون می توان پیشینه ی مرمت را حجم بخشید. توجه دقیق به تاریخ هنر، پیشرفتهای علمی و بخصوص باستان شناسی به روشن شدن پیشینه ی مرمت کمک اساسی می کند.

تا حدود سال 1850 م مراقبت از نقاشی ها جزو وظایف هنرمندان و نقاشان و در واقع بخش دوم حرفه ی آنها به شمار می رفت. مورخان و پژوهشگران تاریخ هنر در قرون 15 و 16 و 17 میلادی، صدمه دیدن نقاشی های قدیمی در اثر مرمتهای انجام شده به وسیله ی هنرمندان را ثبت نموده اند. در ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، هلند و آلمان عهد باستان معمولاً از نقاشان خواسته می شد که نقاشی های کهنه را تعمیر، تمیز یا مرمت کنند. آقای شلدون کک عقیده دارند که از قرن هجدهم متخصصی که حرفه اش حفظ و مرمت آثار هنری است وارد صحنه می شود و این متخصص که «مرمتگر» نامیده می شود از این پس جایگزین نقاش / مرمتگری می شود که پیش از آن به تعمیر آثار هنری می پرداخت.

در نیمه ی قرن 19 م دانش نقاشان درباره ی رنگ و نقاشی به دلیل تولید تجاری انواع رنگ، بست و رزینهای محافظ، دچار نقصان می شود. ایشان در درجه ی نخست در کار رفع مشکلات تصویر سازی تبحر داشتند و فاقد تجهیزات لازم برای مرمت و همچنین شناخت صحیح از هدف اصلی مرمت بودند. شواهد به جا مانده نشان می دهد که بسیاری از این نقاش / مرمتگران فکر می کردند که وظیفه ی آنها این است که تابلوها را دوباره کار کنند تا «جدید» به نظر برسند. مشکل دیگر این دسته از مرمتگران این بود که در زمان آنها فقط تعداد اندکی از شاهکارهای هنری قابل مشاهده بود (به دلیل لایه های ورنی تیره شده و غبار دوده بر سطح آنها) و این موجب می شد که ایشان درک روشنی از شیوه و مقصود استادان متقدم خود نداشته باشند.

در پایان قرن 19 م، زمانی که نقاشی ها حائز اهمیت فراوان گردیدند و مطالعات ریشه ای درباره ی آنها رو به تکامل گذاشت، کوشش برای یافتن روشهای مناسب برای نگهداری از آنها شروع و موجب بروز پیشرفتهای پراکنده ولی مطمئن گردید.

در این قرن و در آغاز قرن 20 م کتابهای متعددی درباره ی مرمت نقاشی به رشته ی تحریر در آمد. از جمله، فورنی (Forni) و سچوسوارد و (secco – suardo) در ایتالیا، لوکانیوس (Lucanus) در آلمان و دیون (Deon) در فرانسه کتابهایی در این زمینه نوشتند و مؤلفانی چون بوویر (Bovvier) و مریمه (merimee) فصلهای طویلی از کتابهای نقاشی عمومی خود را به مرمت اختصاص دادند.

آثار کلاسیک به نگارش درآمده درباره ی شیوه ی استادان متقدم نیز با واسطه بر مرمت نقاشی اثر گذاشت. مؤلف این آثار کسانی چون لودویک (Ludwig)، برگر (Berger) ایستالک (Eastlake) و مریفیلد (Merrifield)بودند.

در پایان قرن 19 م رابطه ی سیستماتیک علوم طبیعی به ویژه فیزیک و شیمی با مرمت موجب تحول آن گردید و کم کم پیشرفت تنگاتنگ تکنیکها و روشهای حفظ و مرمت در قرن 20 م عامل تشکیل جامعه ی متخصصان این فن گردید. در این زمان روشهای علمی مرمت و تمیز کاری جایگزین روشهای غیر علمی و کلی پیشین گردید و علم به تدریج معیارهایی را معرفی کرد که پایه اش استوار بود بر شناخت عمیق ماهیت و ساختار آثار باستانی و تغییراتی که آثار مذکور متحمل آن گردیده بودند.

ـ اولین آزمایشگاه موزه در سال 1888 م در برلین تأسیس شد و بعد از جنگ جهانی اول نیز آزمایشگاههای بسیاری ابتدا در لندن و سپس در سایر نقاط اروپا گشوده شد. این آزمایشگاهها متصل به کارگاه بودند.

ـ تأسیس اداره ی بین المللی موزه ها (Icom) در 1930 م اولین نش...

 


 



:: موضوعات مرتبط: نقاشی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , مرمت , مرمت نقاشی , تاریخچه مرمت نقاشی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 274
نویسنده : کیا فایل

سمبولیسم

 

این متن شامل 19 صفحه می باشد 

 

در طول این تحقیق به ویزگی های سبک سمبولیست و اینکه این جنبش واقعیت محض را مبتذل و نا چیز می شمارد و به معنای نماد گرایی است اشاره می شود. در ادامه به هنرمندان این سبک اشاره شده است که عبارتند از گوگن، ونگوگ، وروبل پوی دشان و ... این هنرمندان بر این باور بودند که تجسم عینی کمال مطلوبی در هنر نیست و این در هنر جایز نیست که هر چه را در آن واحد نظاره می کنیم به تصویر بکشیم. در اصل باید این تصویر ها را با کمک نمادها القا کرد. همچنین آثار برخی از هنرمندان سمبولیستی را مرور کردیم و به نحوه کارشان پرداختیم. آثار ونگوگ و گوگن را مطالعه می کنیم و با شیوه کارشان آشنا می شویم. کشتزار و کلاغ ها آخرین اثر از ونسان ونگوگ است که منتقدان هنری این را به پیشگویی از مرگ تعبیر کرده اند. به اثر پل گوگن به نام گوگن به نام زن سرخپوست اشاره شده است. و در آخر نیز تاثیر هنر مسبولیستی بر روزگار ما آمده است که شنان می دهد این هنر در هنر امروزه چه تاثیری داشته است؟!

 

 

تعریف هنر سمبولیسم

سمبولیسم جنبشی است در ادبیات و هنر های بصری که ریشه در رمانتیسم داشته و به نفی تجسم عینی پرداخته و مفاهیم را با نماد ها ، القا می کند . این جنبش در پاریس توسط انسان ونگوگ و پل گوگن مطرح شد.هنرمندان این جنبش واقعیت مطلق را مبتذل و نا چیز می شمارند و تحت تاثیر نماد گرایی مشرق زمین و با عدم باز نمایی عینی و تاکید بر ذهنیت و تفاسیر شخصی و با استفاده از رنگ های کانستر اکتیو و با یک دیدگاه افراطی در رمانتیسم، درصد بیان واقعیت نمایی بوده اند. گوستا و مور و نیز به این مکتب تعلق دارد. سمبولیسم در لغت به معنی رمز گرایی و نماد گرایی است. سمبولیسم جنبشی نا محسوس در هنر بود که در دهه های 1880 و 1890 در ارتباطی نزدیک با جنبش ادبی سمبولیستی در شعر فرانسه ظهور شکل گرفت. این جنبش واکنشی بود به اهداف طبیعت گرایانه ی مکتب امپرسیونیسم و نیز به اصول رئالیستی که توسط کوربه وضع شد. نقاشی اساسا هنری عینی است و فقط می تواند شامل باز نمایی چیز هایی که واقعی و موجودند. شئ انتزاعی به قلمرو نقاشی تعلق ندارند. سمبولیسم مدعی بود که باید واقعیت را به شکل نماد شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارئه کرد. در سمبولیسم ذهنیت رمانتیسمشکل افراطی می گیرد. علاوه بر ذهنیت رمانتیسم سمبولیست ها اصرار داشتند که هنر را از هر گونه کیفیت سود مند بزارایند و شعار «هنر برای هنر »پارناسین را ترویج دهند. هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. به همان ترتیب که شاعر سمبولیست زبان شعری را پیش از همه به عنوان بیان نمادین زندگی درونی مورد توجه قرار داد . آنها نیز از نقاشان می خواستند بیانی بصری برای رمز و راز بیابند .

در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیر مستقیم با واسطه بیان شود یعنی با استفاده از کلید ها و تفسیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی هستند. سمبولیسم پیوسته از قلمرو نقد گریزان است و ماهرانه خود را از تشریح و توصیف نجات می دهد گروهی در آن تصرف و اثری از عرفان شرق و غرب، عده ای آن را راهی برای ایجاد زبانی تازه در شعر و بالاخره برخی آن را کوشش برای شکفتن وسیله ی بیان از هنر های دیگر می دانند.

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , سمبولیسم , هنر سمبولیسم ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 233
نویسنده : کیا فایل

قلمزنی شناسنامه ماندگار هنر ایرانی

 

این متن شامل 45 صفحه می باشد 

 

هنر قلمزنی سابقه بس طولانی و قدیمی دارد . دلیل این ادعا اشیائی است که متعلق به هزاران سال پیش می باشند . پایداری فلز در شرایط مختلف باعث حفظ مدارک پیشینه قلمزنی شده است.

سابقه تاریخی این هنر به (( سیت )) ها یا (( سکا )) ها باز میگردد . سیتها در حدود پنج تا هفت هزار سال پیش در قفقاز یا جنوب روسیه فعلی زندگی می کردند . آنها به احتمال زیاد از نژاد آریایی ها بودند . این قوم در هنر قلمزنی به بالاترین درجه از پیشرفت و ابداع رسید . مواد و مصالحی که آنان بکار میبردند . عمدتا از طلا و نقره و برنز تشکیل می شد . در میان شاهکارهای سیتها می توان از طرحی نام برد که نشاندهنده دقت و ظرافت در کار آنهاست و آن پرداخت تصاویر شخصی میباشد که با انبر مشغول کشیدن دندان پیرمردی است . در خطوط چهره پیرمرد حالات درد به خوبی نمایان است .شگفت آنکه این طرح قلمزنی بر روی سطحی به اندازه یک بند انگشت اجرا شده است .از نمونه بارز دیگری نیز می توان نام برد .که عبارتست از سینه ریزی که روی سطح هر سکه آن یک صحنه از زندگی به معنای دقیق نقل شده ، مثلا زنی که مشغول دوشیدن گوسفند است .به طور کلی آنان با فرو بردن و برجسته کردن سطح فلزات حالات آدمی را نشان می دادند .

از دیگر نمونه های قلمزنی باید از برنزهای لرستان نام برد .که متعلق به سه هزارسال پیش هستند . و از لحاظ کیفی رقیبی جدی برای سیتها محسوب می شوند .به عنوان نمونه می توان برنزی را مثال زد که به شکل دو مرغابی نزدیک به هم که گردنهایشان در یکدیگر پیچیده شده قلمزنی کرده اند . از این شیئ به عنوان سر تبر استفاده می شده است .بعد از این دو طایفه به هخامنشیان و ساسانیان میرسیم . تکنیک کار ایشان همانند سیتهاست با این تفاوت که کیفیت کار آنان به پای سیتها نمی رسد .

ساسانیان بیشتر صحنه های زندگی بزمی و رزمی اشرافی را قلمزنی کرده اند . در قلمزنیهای این دوره بر صورت اشخاص خنده ای تصنعی می بینیم . متاسفانه در موزه های ایران از هنر سیتها نمونه ای وجود ندارد . تعدادی از اشیای قلمزنی ساسانیان در موزه ((ارمیتاژ)) شهر لنینگراد روسیه موجود است که عبارتند از : ظروف گوناگون جام و غرابه ها

بعد از ساسانیان تا اوایل دوره سلجوقی اثر فلزکاری شاخصی بدست نیامده است . در دوره سلجوقی ساختن اشیاء مسی و مفرغی را که روی آنرا بوسیله قلمزنی تزئین می نموده اند بسیار متداول گشت . هنر قلمزنی سلجوقیان پیشرفته است اما فرورفتگی و برجسته کاری ندارد . سطوح کار صاف است و بر روی آن تنها خراش یا خط ایجاد کرده اند . از این دوره ظروف گوناگون و پایه شمعدانها ، دیگها ، هاونها و دیگر اشیاء مسی بجا مانده است . یکی از تزئینات عمده این ظروف را خط کوفی تشکیل میدهد .

روش کار قلمزنان دوره سلجوقی هنوز هم در کارگاههای قلمزنی اصفهان و سیراز رواج دارد .

در دوره های بعد همچنان هنر قلمزنی و ساختن اشیاء فلزی مرسوم بود و از دوره تسلط مغولها و تیموریان آثار فلزی بسیار ظریفی بجای مانده است .

این هنر در دوره صفویه وارد مرحله جدیدی می شود بدین ترتیب که طرح مینیاتورهای این زمان ، تاثیر شگرفی روی هنر قلمزنی و نقش اشیاء فلزی میگذارد . از این دوره پایه شمعدانها و مخصوصا اسطرلابهای قلمزده نقیسی باقی مانده است .

در عصر صفویه تکنیک اوج میگیرد اما روش به همان صورت دوران سلجوقیان باقی می ماند . تکنیک ایشان دیگر قدیمی نیست و طرح کارها دگرگون می شود ولی بدلیل قدمت سلجوقیان ، کار آنها از ارزش بیشتری برخوردار است .

بعد از صفویه و گذران چند حکومت کوچک و ناپایدار ، به عهد قاجار میرسیم . در این دوره ، آثار قلمزده بسیاری برای اماکن مقدسه ، مقابر و زیارتگاهها تهیه شد که در نوع خود دارای ارزش است ، اما هنر قلمزنی دیگر بارز نیست .

امروزه هنر قلمزنی در سطح نوآوری ، تفکر و تامل کار نمی شود .

 

 

تکنیکها

حال لازم است اشاره به تکنیک بعضی از دوران هنر قلمزنی داشته باشیم . در زمان سیتها امر مهم این بوده است که کاملا یکپارچه باشد . فرق عمده تکنیک ساسانیان و سیتها این است که در هنر ساسانیان فقط فرورفتگی و برجسته کاری نمایان است و صور و خطوط آن حالت دقیق ندارند . حال آنکه در هنر سیتها حالت صورت و چهره کاملا دقیق است .

در تکنیک سلجوقیان به طرحهای متنوعی بر می خوریم و به تبع آن شیار و خراش زیاد است . هنرمندان فلزکار سلجوقی گاهی چند فلز مختلف را در هم جاگذاری می کرده اند که به آن ترصیع می گویند و گاهی تصاویری از مینیاتور را با قلمزنی ایجاد می کرده اند . البته در دوره ساسانیان هم هنرمند دو یا چند فلز را با هم بکار می برده است . اما پیدایش شیوه ترصیع در فلزکاری را به سلجوقیان نسبت می دهند این شیوه در دوره صفویان به اوج می رسد .

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , در مورد قلمزنی , قلمزنی هنر ایرانی , قلمزنی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 387
نویسنده : کیا فایل

قلمکار

 

این متن شامل 23 صفحه می باشد 

 

هنر ايران درختي كهن است كه ريشه در ژرفاي خاك كوير و شاخه تا بلندي البرز و سايه بر سر مردمي دارد كه پيوند خود با او نه بريده و نه كاسته اند . مردمي كه با هنر به دنيا آمده و در كنار آن زندگي مي كنند .

چاپ پارچه تجسمي زنده از فرهنگ و هنر اين سرزمين دارد .

در ادوار مختلف تاريخ و نشانه هاي فرهنگ عميق و پر قدرتي است كه نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف مقاومت كرده ، بلكه توانسته فرهنگهاي تحميلي بيگانه را در خود حل نموده و به آن سيمايي ايراني ببخشد .

براستي مردم ايران دربارة هنر چه ميدانند جز اينكه به حضور دائم آن در كنار خود عادت كرده اند و چگونه ميتوان براي مردم در مورد مسئله اي كه كه به آن آشنا هستند صحبت كرد .

براي تحقيقاتي كه به ما داده شده بود به مراكز گوناگوني رفتيم تا بتوانيم قسمتي از هنري كه شايد كه فقط با اسم آن آشنا هستيم شناختي كامل ، كه نه شناختي سطحي داشته باشيم زيرا صنايع دستي اين مرز و بوم داراي تنوع و ظرافتهاي بسيار است كه ما در پيچ و خم ظرافتهاي آن به دنبال يافتن ناشناخته هاي اين هنر زيبا ميباشيم تا گوشه اي از تمدن ايران باستان را تداعي كنيم .

اميد است با اين كار يا بنيانگذاران اين هنر را زنده نگهداريم و براي ماندگاري اين صنايع در فرهنگ ايران تلاش كنيم .

 

چاپ پارچه و چاپ سنتي

توليد طرحهاي رنگي ونقوش روي پارچه به وسيله باسمه يا قالب ظاهرا در سدة چهارم بيش از مسيح در هند بوجود آمده است. در كارنامه هاي چيني نوشته شده است كه پارچه هاي چاپي از سال 140 پيش از مسيح از هند به چين آورده شد. در زبــان فارسي واژه چيت به معني پارچه هاي چاپي است واين واژه در اصل هندي است. استرابوStrabo مورخ رومي در اولين سالهاي پس از ميلاد مسيح نوشته است كه در زمان وي پارچه هاي چاپي از هند به اسكندريه ميرفت. كشفياتي كه در آثار باستاني مصر شده نشان مي دهد كه چيت تا سدة چهاردهم به بازارهاي آنجا وارد مي شده است. در دوره ساسانيان چاپ روي پارچه در ايران يافت وروشهاي نويني در تزيين پارچه هاي ابريشمي وكتاني وابريشمي ابداع گرديد. نخستين پارچه هاي چاپي در شمال اروپا از گورسنت كاســاريوس اهل آرلس St. Caesarius Arles(در حـــدود 543 ميــلادي) بدست آمده است. اين پارچه ها به سبك شرقي درست شده بود. بالاخره وقتي چاپ باسمه اي پارچه در اروپــــا متداول شد، روش آن با شرق فرق داشت.

چيتساز اروپاي قرون وسطي يعني از سدة سيزدهم به بعد، ماده رنگي را كه با چسب ويژه اي آميخته كرده بود از قالبهاي خود به پارچه منتقل مي كرد وفقط روي آن نقش مي بست. از سوي ديگر چيت سازي مشرقي رنگهاي واقعي كه تمام الياف وپود پارچه را رنگ مي كند به كار مي برد.

چاپ عبارت است از رنگرزي در قسمتهايي از پارچه وفرق آن با رنگرزي اين است كه در رنگرزي تمام قسمتهاي پارچه همرنگ مي شود ولي در چاپ مي توان با استفاده از يك يا تعدادي رنگ روي روي زمينه سفيد يا رنگ شده طرح دلخواه را بوجود آورد از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري ومزمان با هجوم مغولها يه ايران راه يافتند ودر گذشته اصفهان، شيراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، يزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهاي فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراكز مهم قلمكــار به شمار ممي رفتند واز نظر اهميت پارچه هاي قلمكار بروجردي در درجه اول قرار داشته است. .

 

پارچه قلمكار

قلمكار به نوعي پارچه چاپ شده به وسيله قالبهاي چوبي اخلاق مي شود ووجه را از شيوه توليد آغازين خود وام گرفته وهم اينكه به گونه اي گسترده در اصفهان وبه شكلي محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجي دارد. از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري ومزمان با هجوم مغولها يه ايران راه يافتند ودر گذشته اصفهان، شيراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، يزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهاي فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراكز مهم...

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , قلمکار , پارچه قلمکار , نساجی , صنعت نساجی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 265
نویسنده : کیا فایل

تعریف چرمسازی

 

این متن شامل 21 صفحه می باشد 

 

یکی از اشیایی که بسیاری از نیازهای اساسی انسان را در روزگارانبسیار دور تامین می‌کرد، پوست حیوانات بود که انسانهای اولیه به منظور برآوردننیازهای غذایی خود آنها را شکار می‌کردند و از پوست آنها به روشهای گوناگون برایتهیه پاپوش ، سپر ، زره چرمی ، کلاه رزمی چرمی ، تیردان چرمی ، چکمه و غیره استفادهمی‌کردند. امروزه با وجود گذشت قرنها ، هنوز پوست حیوانات در نقش یکی از مواد اساسیبرای تهیه لباس ، پوشاک و وسایل دیگر و نیز جنبه‌های تزئینی ارزش اقتصادی و صنعتیخود را حفظ کرده است.امروزه چرم‌سازی، بصورت یک صنعت بزرگ ( Leathering industry ) درآمده است.

 

مراحل تهیه چرم

آماده سازی پوست

قبل از دباغی باید عملیات آماده سازی را به منظور حذفاضافات باقیمانده بر روی پوست ( مانند چربیهای اضافی ،پشمو غیره ) انجام داد که خود شامل چندمرحله به شرح زیر است.

خشک کردن و نمک زدن

پوستها را پس از جدا کردن از بدن حیوانات با خشک کردنو یا نمک زدن برایدباغینگهداری می‌کنند. این عمل با استفاده ازنمک خشک ، آب نمک یا خواباندن در محلول نمک انجام می‌گیرد. خشک کردن نیز در آفتاب ویا بوسیله جریان هوای گرم انجام می‌گیرد.

حذف اضافات

قسمت اضافی روی پوست ، مانند گوش ، دم ، سم و گوشتهای اضافی کهضمن کندن پوست بر روی آن باقی می‌ماند و از نظر چرم سازی ارزشی ندارد، پیش از هرعمل باید از پوست جدا شود.

خیساندن

به منظور حل کردن و از بین بردن مواد زاید حل شدنی موجود روی پوست، آن را در آب خیس می‌کنند تا بدین وسیله ، هم مواد زاید درآب حل شوند و هم الیاف پوست ، آب جذب کرده ، به شکل طبیعی خود در آید.

لش زدایی

پوستها معمولا با مقداریچربی و گوشتهای اضافی همراه‌اند که باید حذف شوند. بوسیلهماشین لش زداییکه ازدو غلتک ، یکی فلزی و شیاردار و دیگریلاستیکیتشکیل شده انجام می‌پذیرد.

مو زدایی و آهک‌ زنی چرم

پس از لش زدایی باید پشم و یا مو و پروتئین‌هایغیر الیافی را از سطح پوست زدود. برای این منظور پوست را در محلول آب آهک قرارمی‌دهند و به آن ، سولفید سدیم می‌افزایند. هرمولکول سولفید سدیم بوسیله یک مولکول آبهیدرولیز شده ، یک مولکول سولفید هیدروژن سدیم ایجاد می‌کند که کندن پشم و مو را تسریعمی‌کند.

حذف سایر زواید

در این مرحله ، غده‌های پوستی بافتهای رنگی مو و مواد آهکیباقی مانده بوسیله ماشینهای ویژه از بین می‌رود.

حذف آهک

آهک باقیمانده پس از مرحله قبل ، باید کاملا گرفته شود و گرنه چرمحاصل ، شکننده شده ، در سطح آن ترکهایی ایجاد می‌شود که از رنگ آمیزی درست و دقیقآن جلوگیری می‌شود. این عمل ، بوسیلهموادشیمیایی مانند نمکهای آمونیم ،بی‌سولفیتسدیم ،اسیدسولفوریک و ... انجام می‌گیرد.

قلیایی کردن بوسیله خیساندن در مواد شیمیایی

پس از عمیلیات آهک گیری ،پوست را در یک حمام قلیایی که حاوی نمکهای آمونیوم است، قرار می‌دهند که علاوه برعمل آهک گیری ، اثرآنزیمها را افزایش داده و خواص مطلوبی از جمله لطافت ، قابلیت انعطاف‌پذیر و صاف شدن چرمبوجود می‌آورد. در این مرحله الیاف و بافتهای پوست منبسط شده ، سطح رویی پوست تمیزو باقی مانده پروتئین‌ها منجمد و از روی پوست پاک می‌شود.

گرفتن چربی پوست

چون بعضی از پوستها مانند پوست گوسفند ، خوک و سگ دارایچربی است، بایستی پیش از عملیات دباغی ، چربی‌ها حذف شوند. برای این منظور چربی رابوسیلههیدروکسیدسدیم بهصابون تبدیل کرده ، بعد آن‌را با آب می‌شویند.

اسیدی کردن پوست

در این مرحله ، پوست را در محلول اسیدی که حاوینمک است، قرار می‌دهند. در این عمل ، نمک به‌علت خاصیت تراوش کنندگی که دارد، مانع تورمالیاف شده ، جذب پوست نمی‌شود. در صورتی که محلول اسید در الیاف پوست تا حد اشباعنفوذ کرده و با این عمل ، الیاف پوست صاف شده و پوست حالت نیم دباغی شده بخودمی‌گیرد.

برش زدن و تراش دادن چرم

پس از مرحله آب گیری از چرم دباغی شده ، آن‌رابوسله ماشین برش می‌دهند تا به هر ضخامتی که لازم باشد در‌آید. پس از مرحله آبگیریو برش زدن ، چرم را از ناحیه گوشتی بوسیله ماشینهای غلطکی به ضخامت‌های مورد نیاز،‌ می‌تراشند. بعضی از چرمهای دباغی شده با مواد دباغی گیاهی را قبل از تراشیدنباید پاک و تمیز کرد تا ناحیه گوشتی چرم پاک شود. پرداخت کردن یا سمباده...

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , چرم سازی , تعریف چرمسازی , تهیه چرم ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 305
نویسنده : کیا فایل

گبه فارس

 

این متن شامل 48 صفحه می باشد 

 

در اين پژوهش كه توسط يك گروه دانشجويي در رابطه با موضوع شناخت گبه فارس اطلاعاتي گردآوري شده است لازم مي دانيم از كليه افرادي كه در اين تحقيق ما را ياري كرده اند، خصوصا استاد گرامي آقاي عبدالله احراري تقدير و تشكر به عمل بياوريم. و نيز از هنرمند گرامي خانم صديقه گلستاني بابت راهنمايي هاي مستمر ايشان سپاسگزاريم.

 

چكيده تحقيق:

 

براي شناسايي هر شخصي ،شناسنامه اي وجود دارد، كه هويت او را نشان مي دهد. براي شناسايي فرهنگي ما به دنيا مشخصترين وسيله، هنر قالي بافي ايران است، كه با شناخت و وسعت بخشيدن به اين هنر مي توان در حفظ اين سرمايه ملي كوشيد.

ما در اين پژوهش به شناخت يكي از دستبافت هاي عشاير فارس به نام گبه مي پردازيم. گبه نيز خود جايگاه خاصي در توسعه اقتصادي و فرهنگي دارد. به دلايلي كه ذكر شد(هويت ملي _ براي توسعه بيشتر اقتصادي و فرهنگي)شناخت گبه را از لحاظ رنگ آميزي، طرح، نماد و سمبل هر نقش و اسلوب بافت مورد پژوهش قرار داده ايم.

 

مقدمه:

هنر برتر از گوهر آمد پديد.

ايران سرزمين فرهنگ، ادب و جايگاه هنر والاي انساني است. يكي از زيباترين هنر ايرانيان، هنر قالي بافي آنان است، كه با ذهن خلاق خود و با روح پاك و سرشار از عشق گره گره و رج به رج مي بافند.

ما به عنوان يك ايراني وظيفه داريم كه، با اين هنر اصيل خود آشنايي كامل داشته باشيم تا روز به روز زیباتر ومرغوبتر به جهان عرضه شود. براي پيشرفت و ترقي آن از هيچ تلاشي فرو گذار نباشيم. هر نقطه از اين سرزمين داراي دست بافته هاي خاص و منحصر به فرديست،که فارس يكي از اين مناطق مي باشد و شامل بافته های متنوع و گوناگوني است.

گبه يكي از دستبافت هاي ايلات و عشاير فارس كه در عين ضخيم و درشت بودن داراي زيبايي خاصي مي باشد. هارموني رنگها و نقوشي كه هر يك از آيين و اعتقادات و زندگي كوچ نشيني آنها سر چشمه مي گيرد به اين دستبافته جذابيت و زيبايي فوق العاده ايي بخشيده.

توليد قاليها وزير انداز هاي ايلات و عشاير بالاخص گبه نبايد در محدوده زمان و مكان قرار بگيرد، بلكه با شناخت بيشتر مي توان توليد آن را در آينده با شرايط و ويژگي هاي بهتري به جهان عرضه كنيم.

 

مسئله پژوهش:

ارتباط نقوش گبه بازندگي عشاير فارس

نام گبه ازكجا امده؟

نقش شير در گبه نماد وسمبل چيست؟

 

 

 





:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , قالی , گبه , رج شمار , خودرنگ , دندانه , رنگدانه ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 296
نویسنده : کیا فایل

اندازه گيري يون كروم (III) در پساب رنگي

 

این متن شامل 73 صفحه می باشد 

 

اين روش بر اساس عبور پرتوي از اشعه الكترو مغناطيس از درون نمونه و سنجش ميزان جذب آن قرار دارد. هنگامي كه اشعه الكترو­مغناطيس از داخل يك محلول مي­گذرد مقداري از آن بطور انتخابي جذب نمونه مي­شود. به طوري كه شدت نور خارج شده كمتر از شدت نوري است كه به محلول تابيده شده است. اين پديده در مورد جذب تابش هاي مرئي به وضوح ديده مي­شود.

مثلا اگر نوري سفيد از ميان محلول سولفات مس عبور داده شود، محلول آبي رنگ به نظر مي­رسد زيرا يون­هاي مس محلول جزء قرمز پرتو تابيده شده را جذب كرده و مكمل آن كه آبي است از خود عبور مي­دهد.

اندازه­گيري جذب تابش­هاي مرئي – ماوراء بنفش راه مناسبي را براي تجزيه تعداد بيشماري از گونه­هاي آلي و معدني فراهم مي­آورد. تابش در اين نواحي داراي انرژي كافي براي انتقالات الكتروني الكترونهاي والانس است. اگر نمونه در حالت گازي از اتم ها و يا ملكول­هاي ساده تشكيل شده باشد، طيف جذبي آن معمولاً مركب از يكسري خطوط تيز و كاملاً مشخص است كه مربوط به تعداد محدود انتقالات الكترونيكي مجاز مي­باشد.

طبيعت ناپيوسته فرآيند جذب، درجه بالايي از گزينش پذيري را به تجزيه­هايي مي­دهد كه بر پايه چنين اندازه­گيري­هايي قرار گرفته باشند، در مقابل، طيف­هاي جذبي يون­ها و ملكولها در محلول معمولاً شامل نوارهاي پهن مي­باشند كه بخشي از آنها از همپوشاني انتقالات ارتعاشي و گاهي اوقات چرخشي بر روي انتقالات الكترونيكي ارتعاشي و گاهي اوقات چرخشي بر روي انتقالات الكترونيكي ناشي مي­شود. در نتيجه هر جذب الكترونيكي را يكسري خطوط پهن نزديك به هم كه به نظر پيوسته مي­رسند، همراهي مي­كنند. بعلاوه پهن شدن خطوط در نتيجه نيروهاي بين ملكولي رخ مي­دهد. اين نوع طيف­ها گزينش پذيري كمتري دارند.

 

 

1-2- جذب تابش:

وقتي كه تابش از درون يك لايه شفاف جامد، مايع يا گاز عبور كند برخي از فركانسها ممكن است توسط فرآيندي بنام جذب، بطور انتخابي حذف شوند. در اينجا انرژي بيشتر يا حالات تحريك شده ارتقاء مي­يابند.

اتمها يا مولكولهاي تحريك شده داراي عمر نسبتا كوتاهي مي­باشند و تمايل دارند تا بعد از حدود 10 ثانيه به حالت­هاي عادي خود برگشت كنند. معمولا انرژي آزاد شده در اين فرآيند در دستگاه بصورت گرما ظاهر مي­شود. مع ذالك در بعضي موارد گونه­هاي تحركي شده ممكن است يك تغيير شيميايي را متحمل شوند كه انرژي را جذب مي­كند (يك واكنش فتوشيميايي) و در موارد ديگر تابش در شكل فلوئورسانس يا فسفرسانس (معمولاً با طول موجهاي بلند تر) دوباره نشر مي­شوند.

اتمها مولكولها و يا يونها تعداد محدودي ترازهاي انرژي كوانتيده گسسته دارند براي اينكه جذب تابش انجام گيرد انرژي فوتون تحريك كننده بايد با تفاوت انرژي بين حالت عادي و يكي از حالتهاي تحريك شده گونه جذب كننده يكي باشد.

از آنجايي كه اين تفاوت انرژي براي هر گونه منحصر به فرد است مطالعه فركانسهاي تابش جذب شده وسيله­اي را براي مشخص كردن مواد سازنده نمونه­اي از ماده فراهم مي­آورد. براي اين منظور يك منحني از كاهش در توان نور تابنده (جذب) بصورت تابعي از طول موج يا فركانس بطور تجربي ترسيم مي­شود. منحنيهاي نمونه­اي از اين نوع، طيف­هاي جذبي ناميده مي­شوند.

 

1-3- تكنيك­ها و ابزار براي اندازه­گيري جذب تابش ماوراء بنفش و مرئي:

اندازه­گيري جذب تابشهاي ماوراء بنفش و مرئي راه مناسبي را براي تجزيه تعداد بيشماري از گونه­هاي آلي و معدني فراهم مي­آورد. تابش در اين نواحي داراي انرژي كافي براي انتقال­هاي الكترونيكي الكترونهاي والانس در لايه بيروني است اگر نمونه در حالت گازي از اتمها و يا مولكولهاي ساده تشكيل شده باشد طيف جذبي آن معمولاً مركب از يك سري خطوط تيز و كاملاً مشخص است كه مربوط به تعداد محدود انتقالات الكترونيكي مجاز مي­باشد. طبيعت ناپيوسته فرآيند جذب، درجه بالايي از گزينش پذيري را به تجزيه­هايي مي­دهد كه بر پايه چنين اندازه­گيريهايي قرار گرفته باشند. در مقابل طيفهاي يونها و مولكولها در محلول معمولاً حاوي نوارهاي پهن مي­باشند كه بخشي از آنها از قرار گرفتن تغييرات انرژيهاي ارتعاشي و گاهي چرخشي بر روي انتقالات الكتروني ناشي مي­شود. در نتيجه هر جذب الكتروني را يك سري خطوط آنقدر بهم نزديك كه به نظر پيوسته مي­رسند همراهي مي­كند. بعلاوه، پهن شدن خطوط در نتيجه نيروهاي بين مولكولي رخ مي­دهد كه اين نيروها بين مولكولها يا يونهاي بصورت نزديك بسته­بندي شده در يك محيط مادي فشرده، عمل مي­كنند. اين نوع طيفها گزينش پذيري كمتري دارند. از طرف ديگر نوارهاي پهن براي اندازه­گيري­هاي كمي دقيق، مناسب­ترند.

 

1-4- جنبه­هاي كمي اندازه­گيريهاي جذبي:

جذب تابش الكترومغناطيسي توسط گونه M مي­تواند به صورت يك فرايند برگشت ناپذير دو مرحله­اي تلقي شود كه اولين مرحله اين فرآيند را مي­توان بصورت زير نمايش داد.

در اينجا M* نشان دهنده ذره اتمي يا مولكولي در حالت تحريك شده است كه از جذب فوتون ناشي مي­شود. طول عمر حالت تحريك شده كوتاه است (8-10 تا 9-10 ثانيه) و باوجود اين حالت توسط يكي از چندين فرآيند آسايشي خاتمه داده مي­شود. متداولترين نوع آسايش شامل تبديل تحريك به گرماست؛ يعني،

گرما

آسايش مي­تواند از تجزيه M* جهت تشكيل گونه­هاي جديد نيز ناشي شود. چنين فرآيندي را واكنش فوتوشيميايي مي­نامند. ممكن است كه آسايش منتج به نشر دوباره تابش بصورت فلوئورسانس يا فسفرسانس شود. مهم است به اين نكته توجه شود كه طول عمر M* بقدري كوتاه است كه غلظت آن در هر لحظه تحت شرايط عادي، قابل صرفنظر كردن خواهد بود. بعلاوه، مقداري انرژي حرارتي توليد شده معمولاً قابل اندازه­گيري نيست. بنابراين، اندازه­گيريهاي جذبي اين حسن را دارند كه حد اقل آشفتگي را در دستگاه تحت مطالعه ايجاد مي­كنند.

 

1-5- قانون بير- لامبرت (Beer - Lamberts Law):

به سادگي مي­توان دريافت كه ميزان جذب نور توسط يك گونه جاذب بستگي به تعداد يونها و يا ملكولهاي جسم جاذب در مسير عبور نور دارد و در نتيجه با افزايش غلظت ذرات جاذب، شدت جذب نيز افزايش مي­يابد. از طرفي هر چه قدر طول مسير عبور نور از درون نمونه افزايش يابد، جذب نور با شدت بيشتري انجام خواهد گرفت. سومين عاملي كه ميزان جذب نور به آن بستگي دارد احتمال جذب فوتون توسط ذرات جاذب فوتون­هاست به طوري كه اجسام مختلف احتمال­هاي متفاوتي براي جذب پرتوي فوتون­ها از خود نشان مي­دهند.

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , یون کروم , اندازه گیری یون کروم , پساب رنگی , نساجی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 247
نویسنده : کیا فایل

طبقه‌بندي ماشين‌هاي بافندگي

 

این متن شامل 20 صفحه می باشد 

 

ماشينهاي بافندگي رابراساس سيستم پودگذاري مي‌توان به صورت زيرتقسيم‌بندي كرد :‌

الف ) ماشينهاي داراي سيستم پودگذاري مكانيكي :

  1. بوسيله راپيرهاي سخت
  2. بوسيله راپيرهاي انعطاف‌پذير
  3. بوسيله قطعات پرتاب‌شونده ( Projectiles )

ب ) ماشينهاي داراي سيستم پودگذاري غيرمكانيكي :

  1. بوسيله جت‌هاي هواي فشرده
  2. بوسيله جت‌هاي آب فشرده

علاوه براين ماشينهاي بافندگي يك دهنه‌اي ( هرباريك پودگذاري انجام مي‌گيرد )

ماشينهاي بافندگي چنددهنه‌اي ( هربارچندين پودگذاري انجام مي‌گيرد )

ماشينهاي بافندگي راپير

ماشينهاي بافندگي راپير ، انعطاف‌پذيرترين ماشينهاي موجوددربازارهستند. ازآنها مي‌توان درتهيه انواع بسيارمتنوع پارچه استفاده كرد . سرعت ماشين حدود 600 تا 700 پود دردقيقه است مرهون استفاده ازيك تكنيك ساختاري كاملاً پيشرفته است كه مشخصه آن استفاده ازتنظيمات دنده‌اي باحداقل لرزش چارچوب‌هاي شانه ، دفتين و ورد مي‌باشد .

سيستم پودگذاري راپير

پودكه تحت كنترل دقيق وثابت است پس ازپودگذاري متصل به پارچه باقي مي‌ماند (دربعضي ازموارد پوددركناره‌گير پارچه ( Temple ) گرفته مي‌شود ) . درلحظه مناسب ، دنده انتخاب پودبه صورتي عمل مي‌كند كه سرپودبوسيله راپيرحامل ( Bearing Rapier) كه بر روي يك تسمه انعطاف‌پذيريايك ميله قرارگرفته مي‌شود وهمزمان بوسيله قيچيهايي كه دردولبه قرارگرفته‌اند بريده مي‌شود . پودپس ازگرفته‌شدن بوسيله راپيربه مركزدهانه تارانتقال مي‌يابد ودرآنجا راپيرحامل با راپيركشنده به هم مي‌رسند . راپيركشنده سرنخ پودراگرفته وآن رابه طرف مقابل مي‌برد ودرآنجا آن رارها مي‌كند وبه اين ترتيب عمليات پودگذاري تكميل مي‌گردد .

تبادل پودبين دوراپيردروسط دهنه تاربه دوروش مي‌تواند انجام گيرد :

  • سيستم منفي
  • سيستم مثبت

 

 

اصول كاريك ماشين بافندگي راپير

سيستم منفي تبادل بين دوراپير

در اين سيستم راپيرحامل ، پودرامحكم بين يك نخ‌گير كه بوسيله يك فنرفشرده شده است وقسمت ثابت زيرين نگه مي‌دارد . دروسط دهنه وقتي راپيرها به هم مي‌رسند ، سرشيب‌دار راپيردريافت‌كننده واردكانال كشويي راپيرحامل مي‌شود ودرجريان حركت راپيرها به عقب ، نخ پودراگرفته وآن راازجاي خوددرزيرنخ‌گير راپير حامل بيرون مي‌كشد. اينكارباعث گيركردن نخ تادرزيرنخ‌گير راپيركشنده مي‌شود ، هرچه فنر نخ‌گير محكمترباشد ، گيره راپيركشنده بامقاومت بيشتري براي بيرون كشيدن نخ مواجه مي‌شود . تنظيم اين نيرواصولاً بستگي به نوع ونمره نخ دارد . همچنين گيرش پوددرآغازپودگذاري نيربهمين صورت بايك سيستم منفي انجام مي‌گيرد يعني بدون كمك واحدهاي كنترل‌كننده نخ‌گيرراپيردرحاليكه گيرش پودبستگي به تنظيم لحظه برش نخ بوسيله قيچي‌هاي دولبه پارچه دارد ؛ برعكس ، آزادشدن نخ درطرف مقابل بوسيله راپيركشنده بايك سيستم مثبت انجام مي‌گيرد . اين كاربابازشدن نخ‌گير بوسيله دندانه‌اي كه به قسمت عقب نخ‌گير ( b ) فشارمي‌آورد وبه اين ترتيب برمقاومت فنرهاي قابل تنظيم m غلبه مي‌كند ، صورت مي‌گيرد . درمورد راپيرحامل نيزنخ‌گير درانتهاي مسيرحركت خودبازمي‌شود ولي دراينجا هدف تميزشدن نخ‌گير بوسيله مكنده است .

تبادل منفي بين دوراپير

سيستم تبادل مثبت بين دوراپير

وقتي كه راپيرها دروسط دهنه تاربه هم مي‌رسند ، دواهرم كوچك كنترل‌شونده اززير دهنه بالا آمده وپس ازعبوازنخهاي پهنه پاييني نخ‌گيرهاي راپيرها راحركت مي‌دهند . بادامكهاي كنترل‌كننده كه بادقت زمان‌بندي شده‌اند ، حركت اهرمها راتنظيم مي‌كنند .

 

تبادل مثبت بين دوراپير

ترتيب كاربه صورت زيراست :‌

درنتيجه فشاراهرم 3 كه برنيروي فنرهاي بسته‌كننده غلبه مي‌كند ، نخ‌گير راپير دريافت‌كننده 5 بازمي‌شود وبه اين ترتيب مي‌تواند نخ رائه شده توسط راپيرحامل رابگيرد . پانچ 3 كه بوسيله بادامك 1 به حركت در مي‌آيد . نخ‌گير راپيردريافت‌كننده راآزادمي‌كند كه به اين ترتيب مي‌تواند انتهاي پودرابگيرد .دراين لحظه اهرم 4 كه بوسيله بادامك 2 كنترل مي‌شود باعث بازشدن راپيرحامل 6 ودرنتيجه رهاشدن پودمي‌شود . اكنون راپيرها مجدداً حركت برگشت خودراآغازمي‌كنند . بنابراين لازم است كه درهنگام تبادل بين راپيرها ، جابجايي راپيرها باسرعت بسيارپاييني انجام گيرد .البته هنگامي كه تبادل بين راپيرها بطورمثبت كنترل مي‌گرددگيرش اوليه و رهاكردن نهايي نخ درخارج دهانه تارنيزباسيستم مثبت انجام مي‌گيرد .

مزيت سيستم مثبت اين است كه دامنه كاربرد نخ بانمره‌هاي گوناگون وسيعتراست ولي ازطرف ديگرازنظرسرعت‌كار ، عملكرد پايين‌تري دارد وساختان آن پيچيده‌تر است.

حامل راپير ( Rapier Support )‌

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , ماشین , بافندگی , ماشین بافندگی , انواع ماشین بافندگی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 729
نویسنده : کیا فایل

بررسي روش انرژي و كاربرد آن در خواص كششي پارچه

 

این متن شامل 31 صفحه می باشد 

بررسي روش انرژي و كاربرد آن در خواص كششي پارچه

1- مقدمه :

ميكرومكانيكهاي پارچه را بر اساس روش واحد كوچك مرسوم بررسي خواهيم كرد. بصورتيكه يك پارچه را به عنوان يك شبكه‌اي از واحدهاي كوچك مشخص و تكرار شونده در نظر گرفته شده و به شكل موجهاي تجعددر ساختار پارچه هاي تاري و پوديوحلقه هايسه بعديدرساختارپارچههايحلقوي قرار گرفته اند.

پارچه ها يك نوع مواد پيچيده‌اي هستند كه حتي بطور تقريبي از حالتهاي ايده آل ونرمال فرض شده در آناليز ساختاري مهندسي و مكانيك نيز پيروي نمي كنند . همچنين مطالعات هندسه پارچه ، نقش اساسي در توسعه فرآيند كنترل كيفيت طراحي، و تقويت پايداري ابعادي و خصوصيات پارچه در طول مدت توليد و كاربرد را ايفا مي كند .

در مورد پارچه هاي تاري پودي ، روشهاي آناليز نيرو بطور گسترده‌اي براي مطالعه و تفسير خواص مكانيكي پارچه مثل كشش ، خمش و برش مورد استفاده قرار گرفته است .اگر چه در مورد پارچه هاي حلقوي بدليل طبعيت سه بعدي حلقه هاي متقاطع ، آناليز روش نيرو بسيار پيچيده است . در هر دو روشهاي آناليز هندسي و نيرو براي پارچه هاي تاري /پودي و حلقوي ،؛ تعدادي از فرضيات اوليه در ارتباط با طبيعت تماسهاي نخ و شكل سطح مقطع نخ در هر واحد كوچك از پارچه لازم مي باشد .

اين فرضيات معمولاً خطاهاي زيادي در مورد هر نوع آناليز مكانيكي پارچه يا خواص رئولوژي آن را به همراه دارد .

در اين بحث ، نشان داده مي شود كه روشهاي آناليز مينيمم كردن انرژي بر بسياري از مشكلات قبلي روشهاي آناليز گذشته، برتري خواهد داشت تكنيكهاي مينيمم انرژي به طوركلي قوي هستند وقتي كه براي مطالعه ساختارها و مشخصات تغيير فرم الاستيك پارچه ( بعد از استراحت ) بكار مي روند . همچنين اجازه مي دهد كه مقايسه هاي مستقيم در حالتهايي كه پارامترهاي نرمال شده بي بعد بين ساختمانهاي مختلف پارچه تاري و پودي و حلقوي ، را بوجود آورد . آناليز انرژي بر اساس اصل اساسي كه ساختارهاي الاستيك هميشه ، شكلي از مينيمم انرژي ازدياد طول بدون توجه به تغيير فرم ايجاد شده، در نظرگرفته مي شود .نتيجه مينيمم انرژي كرنشي كل نخ در پارچه (شامل خمش ، پيچش ، فشار جانبي و ازدياد طول -طولي نخ ) بعنوان يك مسئله كنترل بهينه عمل نمود . و شامل قيود ( محدوديتها ) مشخص ه در پارچه مي‌باشد.

2- روشهاي آناليز انرژي

كاملاً مشخص است كه شرايط نيرو و تعادل گشتاوري در ساختارهاي استاتيكي از نظر رياضي با شرايط مينيمم انرژي معادل است (37-35) بدليل اينكه انرژي يك كميت عددي است بنابراين قسمتهاي خاصي از انرژي كل مي تواند بصورت عددي اضافه گردد اما نيروها و تنشها بايد بصورت برداري جمع شوند .

تريلور و ريدينگ[38] نشان دادند ، آناليز مكانيك نخ مي تواند به سادگي و قوي بوسيله روش انرژي انجام گيرد . هرل و نيوتن [39] نيز نشان دادند كه آناليز انرژي به كار رفته در پارچه هاي بي بافت ، نتيجه كلي ساده تر از روش نيرو مرتبط با آن را به دست خواهد آورد . همچنين تايبي و بيكر[40] ، از اصول انرژي براي پيدا كردن تاب مورد نياز نخ چند لا براي توليد كردن نخهاي بدون تاب زندگي استفاده كردند . و بالاخره تئوري كاستيگيليانو[41] بطور گسترده در مسائل مهندسي براي پيدا كردن حل، ساختارهاي نامعين بكار رفته است .اين تئوري توسط گروسبرگ[13] در پارچه هاي تاري و پودي استفاده شده است .

اين روشهاي انرژي بصورت ساده و كلي نمي تواند براي پارچه ها بكار روند بدليل اينكه هميشه يكسري فرضيات اوليه در مورد هندسه مسئله وجود دارد . تريلور و ريدينگ ، هندسه مارپيچ ثابت را براي نخها فرض نمودند، در نتيجه روش آنها هيچ اطلاعاتي درباره نيروهاي عرضي عمل شده در داخل نخ را بدست نمي آورد . هرل و نيوتن فرضياتي درباره هندسه توده الياف بي بافت در نظر گرفتند ، كه باز هم اطلاعاتي در رابطه با نيروهاي داخلي در سيستم بدست نيامد. در تئوري كاستيگيليانو، فرضية هندسه ثابت بكار رفت كه فقط قانون تنش – كرنش خطي مي تواند استنباط گردد[41].بنابراين گروسبرگ[13] فقط مدول ازدياد طول اوليه براي پارچه تاري و پودي را بيان نموده است .

روش هاي انرژي بطور گسترده در مسائل مكانيك پيچيده استفاده شده بطوريكه بجاي حالت هندسي ، روابط جبري بدست آمده از اصول انرژي جايگزين شده است . اگر مسئله بخوبي و بطور صحيح فرمول سازي شده باشد حداقل اطلاعات بيشتري با استفاده از روش انرژي نسبت به روشهاي نيرو مي تواند بدست آيد . سادگي بيشتر روش انرژي بطور طبيعي آنرا به يك روش جذاب تبديل نموده و همچنين تعداد فرضيات و تقريبهاي غير ضروري را نيز اغلب حذف نموده است . بطور مثال با استفاده از تئوري كنترل بهينه ، فرضيات قبلي ساخته شده در مورد طبيعت منطقه تقاطع نخ در پارچه حلقوي ساده ، لازم نمي باشد .

دلايل مناسب ديگري ،براي استفاده از روشهاي انرژي در مسائل مكانيكي پارچه نيز وجود دارد . اغلب اين روش بر اساس روشهاي مستقيم در محاسبة متغيرها و تكنيك عددي مشخص را پيشنهاد مي‌دهد .

3- فرمول سازي رياضي معادلات انرژي

1-3- مسئله اصلي

براي ساختار تغيير شكل يافته اين فرضيه ، مينيمم انرژي نشاندهندة اين است كه نيروهاي داخلي و خارجي و كوپلها در تعادل مكانيكي هستند .در آناليز نيرو ، لازم است كه يك واحد كوچك ساختاري به قسمتهايي تقسيم بندي شود بطوريكه در انتهاي آنها ، نيروها و كوپلها عمل مي كنند . طور هر قسمت بايد متفاوت باشد بخاطر اينكه نقطه عمل كننده . نيروهاي داخلي ثابت نيست .بنابراين در ساختار حلقوي ساده ، بايد فرضياتي ، در مورد نيروهاي نقطه‌اي و كوپلهاي عمل شده در ساختار و همچنين درباره طبيعت مناطق تماسي بين نخها ، ساخته شود . علاوه بر اين ،يك فرمول متفاوت از مسئله براي هر ساختار پارچه و براي هر نوع تغيير شكل با استفاده از آناليز نيرو، لازم مي باشد .

حتي براي سادگي بيشتر ، فشار نخ و فشردگي پارچه (Jamming) در آناليز نهايي بحساب نمي آيند .

آناليز انرژي كلي مكانيك پارچه پيشنهاد شده ، از ساختار پارچه مستقل مي باشد تعدادي از فرضيات محدود كننده آناليزهاي قبلي نيز حذف شده است همچنين فشرده شدن پارچه در نظر گرفته مي شود .

اين تئوري ارائه شده ، در حالت كلي و با بيان اهميت فيزيكي حالتهاي معرفي شده از تئوري كنترل بهينه در ساختارهاي اساسي مكانيك پارچه شرح داده شده است .

نقطه شروع روش انرژي ، آناليز ساختار الاستيك شامل مشخص كردن وفرمول سازي هر قسمت از انرژي در ساختار است اين انرژي نياز به تعريف دقيق دارد و مي تواند بصورت پارامترهاي ذيل ارائه گردد .

1)‌انرژي پتانسيل كل

2)‌ انرژي مكمل

3) انرژي كرنشي

اين تقسيم بندي به طبيعت نيروها و كوپلهاي مرزي بكار رفته ، بستگي دارد .در روش ارائه شده ، انرژي كرنشي كل ( شامل مجموع خمش ، پيچش – فشار جانبي و انرژيهاي كرنشي ازدياد طول طولي مي باشد ) فرمول سازي شده است و اين انرژي كرنشي كل ، مينيمم سازي شده است .

شرايط لازم تعادل نيرو و گشتاور با شرايط مناسب انرژي مينيمم ، پايدار خواهد شد بشرط آنكه مسئله به طور صحيح فرمول سازي شده باشد .

2-3-فرضيات

با توجه به اينكه انرژي يك كميت عددي است بنابراين انرژي كل E هر واحد كوچك ، بصورت مجموع انرژي حالتهاي هر موج يا حلقه تكرار شونده ، بيان مي گردد .

(1-9)

به ترتيب حالتهاي انرژي در واحد طول نخ براي خمش ، پيچش ، فشار جانبي و كشش طولي هستند و Li هم طول امين حلقه در تكرار و n هم تعداد حلقه هاي تشكيل شده در واحد كوچك پارچه مي باشد .

فرضيات ذيل براي آناليز كلي در نظر گرفته مي شود .

1)‌الف : نخها در خمش ، داراي الاستيك خطي هستند در نتيجه انرژي خمشي در واحد طول نخ بصورت تعريف مي گردد بطوريكه سختي خمش نخ و K انحناي كلي نخ مي باشد .

ب : نخ داراي سختي يكسان ، در تمام جهات خمشي است .

2) انرژي پيچشي نخ در واحد طول بصورت تعريف مي گردد بطوريكه G‌ سختي پيچشي نخ و تاب در واحد طول نخ است .

براي سادگي ، انرژي فشار جانبي نخ در واحد طول در ابتدا بصورت EC=Cg(r) فرض مي شود كه ‍C سختي فشاري و r فاصله از يك نقطه روي نخ مرجع با محل ديگر است اگرچه هنوز تعريف نشده است اما نقطه‌ در محل تماس نخ مي باشد . تابع اصلي تماس نخ g‌ بصورت نيمه تجربي مشخص مي شود . بعداً در آناليز انرژي فشاري Ec ، بصورت كاملتر تعريف خواهد شد .

 




:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , پارچه , خواص کششی پارچه , روش انرژی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 294
نویسنده : کیا فایل

توسعه تكنولوژي هوشمند براي منسوجات و پوشاك

 

این متن شامل 72 صفحه می باشد 

 

از قرن نوزدهم ، تغييرات تحول گونه با سرعتي غير قابل انتظار در بسياري از حوزه هاي علم و تكنولوژي صورت گرفته است كه اثرات عميقي بر زندگي بشر گذاشته است. اختراع چيپ هاي الكترونيكي، رايانه‌ها، اينترنت، كشف و تكميل نقشه ژنوم انساني و بسياري موارد ديگر كل جهان را تغيير داده است قرن گذشته پيشرفت هاي فوق العاده اي نيز دز صنعت منسوجات و پوشاك بوجود آورده كه داراي تاريخ چندهزار ساله است. شالوده هاي اساسي درك علوم طراحي شده است تا راهنماي كاربرد بهينه و پردازش تكنولوژي الياف طبيعي و توليد الياف سنتزي باشد. ما چيزيهاي زيادي از طبيعت آموخته‌ايم. رايون ويسكوز، نايلون، پلي استر و ساير الياف سنتزي در ابتدا براساس تقليد از همتاهاي طبيعي آنها ابداع گرديد. اين تكنولوژي به گونه اي پيشرفت كرده است كه الياف سنتزي و محصولات آنها در بسياري از جنبه ها از آنها فراتر رفته است.

روش هاي بيولوژيكي براي سنتز كردن پليمرها يا منسوجات بيانگر يك روش دوستانه محيط زيستي و انعطاف پذير براي بكارگيري منابع طبيعي است. طراحي و پردازش به كمك رايانه ها ، اتوماسيون با كنترل راه دور متمركز يا پراكنده و سيستم هاي مديريت تأمين زنجيره اي متمركز اينترنت محور بيش از پيش مشتري ها را به ابتداي زنجيره نزديك مي‌كند.

با نگاه به جلو درمي‌يابيم كه در آينده اين وضعيت بيشتر هم خواهد شد. در نتيجه توسعه هاي بعد ما بايد انتظار چه ظرفيت هاي جديدي را داشته باشيم؟ اين ظرفيت ها حداقل بايد شامل مقياس نانو، پيچيديگ، شناخت و كل گرايي باشد. توانايي جديد مقياس ترا سه درجه اهميت را علاوه بر هدف كلي حاضر و ت وانايي هاي محاسباتي قابل دسترسي كلي به ما مي دهد. در يك زمان كوتاه ما به ميليون ها سيستم و بيليون ها اطلاعات موجود در اينترنت متصل خواهيم شد. تكنولوژي هايي كه امكان بيش از يك تريليون عمل در ثانيه را مي دهند در دستور كار پژوهش است. تكنولوژي در مقياس نانو سه درجه اهميت پايين تر از اندازه بيشتر ابزار انسان ساخته امروزي را به ما مي دهد. اين تكنولوژي به ما امكان مي دهد تا اتم ها و مولكول ها را به گونه اي كم هزينه و با بيشترين روشهاي ممكن از نظر قوانين فيزيكي چينش كنيم. اين تكنولوژي به ما اجازه مي دهد تا ابررايانه هايي بسازيم كه روي سر يك الياف و دسته اي از نانوروبوت هاي پزشكي كوچكتر از يك سلول انسان قرار بگيرد تا سرطانها، عفونت ها ، شريانهاي مسدود شده و حتي سن پيري را درمان كند. توليد مولكولي دقيقا مشخص مي كند كه چه چيزي بايد ساخته شود و هيچ ماده آلوده كننده‌اي توليد نمي‌گردد.

ما در اين دوره هيجان انگيز زندگي مي كنيم و تأثيرات بزرگ تكنولوژي بر صنعت نساجي و پوشاك سنتي كه داراي يك چنين تاريخ طولاني است حس مي كنيم. به لحاظ سنتي بسياري از حوزه هاي علم و مهندسي تفكيك و متمايز شده اند. اخيراً حركت قابل توجه و همگرايي بين اين حوزه هاي تلاشگري صورت گرفته و نتايج آن خيره كننده بوده است. تكنولوژي اسمارت براي مواد اوليه و ساختارها يكي از اين نتايج است.

ساختارها و مواد هوشمند چه هستند؟ در طبيعت مثال هاي زيادي از ساختارهاي هوشمند وجود دارد. يك موجود زنده تك سلولي ساده ميتواند مباني موضوع را روشن كند. همانگونه كه در شكل 1-1 نشان داده شده شرايط متنوع زيست محيطي يا محرك ها روي لايه بيروني عمل مي كنند. اين شرايط با محرك ها ممكن است به شكل نيرو، درجه حرارت، تشعشع ، واكنش هاي شيميايي و ميدانهاي مغناطيسي و الكتريكي باشد.

حسگرهاي موجود در لايه بيروني اين اثرات شناسايي مي كند و اطلاعات حاصله براي تفسير و پردازش سيگنال به نقطه اي متصل مي شود. كه در آن سلول نسبت به اين شرايط زيست محيطي يا محرك ها به روشهاي متعددي مانند حركت، تغيير تركيب شيميايي و كنش هاي باز توليدي، واكنش نشان مي دهد. طبيعت بيليون ها سال و يك آزمايشگاه وسيع در اختيار داشته تا زندگي را توسعه دهد، در حاليكه نوع انساني تازه شروع به خلق ساختارها و مواد هوشمند كرده است.

ساختارها و مواد هوشمند را ميتوان به صورت مواد و ساختارهايي تعريف كرد كه محركها يا شرايط محيطي، مانند آنچه از منابع مكانيكي، گرمايي، شيميايي، الكتريكي، مغناطيسي يا ساير منابع حاصل مي‌شود، را حس كرده و نسبت به آن واكنش نشان مي‌دهد. بر طبق حالت واكنش مي‌توان آنها را به مواد هوشمند منفعل ، هوشمند فعال و بسيار هوشمند تقسيم كرد. مواد هوشمند منفعل فقط مي‌توانند شرايط محيطي يا محرك ها را حس كنند؛ مواد خيلي هوشمند خودشان مي توانند حس كرده، واكنش نشان دهند و سازگار شوند. حتي سطح بالاتري از هوش را ميتوان از ساختارها و مواد هوشمند كسب كرد كه قادرند پاسخ داده يا براي اجراي يك عمل در يك حالت دستي يا از پيش برنامه ريزي شده فعال شوند.

در اينگونه مواد سه جزء ممكن است وجود داشته باشد: حس گرها، محرك ها و واحدهاي كنترل. حسگرها يك سيستم عصبي را براي شناسايي سيگنال ها تأمين مي كنند. بنابراين در يك ماده هوشمند منفعل، وجود حسگرها ضروري است. محرك ها به طور مستقيم از يك واحد كنترل روي سيگنال هاي شناسايي شده كار مي كنند. آنها نيز به همراه حسگرها عناصر ضروري براي مواد هوشمند فعال مي‌باشند. حتي در سطوح بالاتر، همانند مواد هوشمند يا خيلي هوشمند، نوع ديگري از واحد ضروري است، كه همانند مغز از طريق شناخت، استدلال و فعال سازي ظرفيت ها عمل مي كند. اينگونه ساختارها و مواد منسوج در نتيجه تركيب موفق تكنولوژي پوشاك و منسوجات سنتي با علم مواد، مكانيك هاي ساختاري، حسگرها و تكنولوژي محرك ها، تكنولوژي پردازش پيشرفته، ارتباطات، هوش مصنوعي، بيولوژي و غيره، درحال تبدبل شدن به يك امر ممكن است.

 

 





:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , تکنولوژی هوشمند , نساجی , منسوجات , پوشاک ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 798
نویسنده : کیا فایل

منسوجات هوشمند

 

این متن شامل 38 صفحه می باشد

 

توسعه سريع تركيبات ساختاري نساجي (TSC ها) بازار و فرصت هاي پژوهشي جديدي را براي صنعت نساجي و دانشمندان اين رشته ايجاد كرده است. تركيبات نساجي سه بعدي، بر طبق، يكپارچگي ساختاري شان داراي يك شبكه دسته تارها در يك حالت يكنواخت مي باشد، كه نتيجه آن افزايش قدرت درون بافتي و بين بافتي، انعطاف پذيري بيشتر تشكيل شكل ساختاري پيچيده و امكان بيشتر توليد قطعات بزرگ با هزينه كمتر در مقايسه با تركيبات سنتي است. سختي و استحكامل بيشتر همراه با وزن كمتر باعث افزايش كاربرد آنها در صنايع هوا فضا، خودروسازي و مهندسي شهري شده است. پيش بيني شده است كه بهبود تكنولوژي هاي فرآوري و تركيب آنها با تكنولوژي‌هاي ساختار هوشمند منجر به رشد صنعتي عمده در قرن بعد با استفاده از به چالش افتادن وضعيت فلز است ديگر مواد متداول مهندسي گرديده است.

يك موفقيت در توسعه تكنولوژي فرآوري TSC به درك بهتر رابطه خواص- ساختار پردازش دارد. يك گام مهم در اين جهت نظارت بر توزيع تنش/ كرنش داخلي در زمان واقعي در طول فرآوري اجراي منسوج و جامد شدن متعاقب آن تا ساختارهاي نهايي است. مسئله مهم ديگر در كاربرد TSC ها حساس كردن آنها به شرايط داخلي سلامت و محيطي خارجي آنها است. تجميع شبكه هاي حسگري در داخل ساختارهاي توليد- تقويت اولين گام براي هوشمند ساختن مواد محسوب مي شود. علاوه بر اين، پيچيدگي ساختار TSC مثل اثر پوست- هسته تركيبات تابيده سه بعدي كاراكتريزه كردن مواد را امري دشوار ساخته است.

در گذشته اندازه گيري توزيع تنش/ كرنش داخلي يك چنين ماده اي پيچيده با استفاده از روش هاي متداول مانند معيار كرنش و حسگرهاي فرابنفش تقريباً غيرممكن شده است. به علاوه، نياز به بعضي انواع شبكه حسگري در اين ساختارها لحاظ شده است تا وسيله‌اي باشد براي (1) نظارت بر توزيع تنس داخلي TSC هاي insith در طول فرايند توليد، (2) اجازه دادن جهت نظارت سلامت و ارزيابي آسيب TSC ها در طول خدمات و (3) قادر به ساختن يك سيستم كنترلي براي نظارت فعال و واكنش نشان دادن به تغييرات محيط كاري.

تكنولوژي هاي فيبر نوري كه ارائه دهنده كاركردهاي انتقال سيگنال و حسگري با هم است. در سال هاي اخير توجه زيادي را به خود جلب كرده است، به ويژه در ساختارهاي بتن هوشمند شامل بزرگراه ها، پل ها، سدها و ساختمان ها. تعدادي از پژوهشگران از تكنولوژي حسگرهاي فيبر نوري (FOS) براي نظارت بر فرآيند توليد و ارزيابي سلامت ساختار تركيبات اليافي تقويت شده استفاده كرده اند. از آنجايي كه فيبرهاي نوري داراي اندازه كوچك و سبك وزن، ساختار با تارهاي منسوج و آماده مشمول يا حتي بافته شدن درون TSC ها هستند، مطمئن ترين وسيله براي تشكيل شبكه حسگري ذكر شده در بالا مي باشند.

اين فصل مروري بر انواع مختلف حسگرهاي فيبرنوري، مسائل عمده تركيبات منسوج هوشمند تجميع شده با حسگرهاي الياف براگ (Bragg) كه زوج دما و كرنش است، ابزار اندازه گيري كرنش چند محوري، مسائل مربوط به اعتماد پذيري و مؤثر بودن اندازه گيري و همچنين سيستم هاي مختلف اندازه گيري براي تركيبات منسوج هوشمند تجميع شده با حسگرهاي نوري فيبر.

2- فيبرهاي نوري و حسگرهاي نوري فيبر

به طور طبيعي، يك فيبرنوري شامل يك هسته است كه اطراف آن يك روكش كاري صورت گرفته كه شاخص شكست آن كمي كمتر از شاخص مربوط به هسته مي باشد. اين فيبر نوري در طول فرايند ترسيم با يك لايه محافظ پليمري، پوشيده شده است. درون هسته فيبر، اشعه هاي نور تابيده شده روي هسته- روكش با زواياي بزرگتر از زاويه بحراني به صورت كلاً داخلي منعكس شده و از داخل هسته و بدون شكست هدايت مي شوند. شيشه سيليكا متداول ترين ماده براي الياف نوري است، جايي كه روكش كاري به طور طبيعي با سيليكاي خالص گداخته صورت مي گيرد و هسته از سيليكاي داپ تشكيل شده كه حاوي چند مول ژرمانيم مي باشد. سايز ناخالصي ها مانند فسفر را نيز مي توان مورد استفاده قرار داد. جذب خيلي كم در يك فيبر ژرمانوسيليكات همراه با يك حداقل ضريب افتدر و يك حداقل مطلق در صورت مي گيرد. بنابراين نور در دو پنجره ده ها كيلومتر از طريق فيبر انتقال مي يابد، بدون اينكه افت زيادي در يك شرايط هدايت صحيح به وجود مي آيد. به همين علت است كه امروزه فيبر نوري جايگزين سيم كواكسيال مسي به عنوان وسيله انتقال برتر امواج الكترومغناطيس نشده و انقلابي در ارتباطات جهاني ايجاد كرده است.

موازي با توسعه سريع عهد ارتباطات فيبر نوري، حسگرهاي نوري فيبر نيز توجه زيادي به خود جلب كرده و رشد زيادي را در سال هاي اخير تجربه كرده است. اين حس گرها سبك، كوچك و انعطاف پذير هستند. بنابراين آنها بر يكپارچگي ساختار مواد مركب تأثير نمي گذارند و مي توان آنها را با پارچه هاي تقويت شده تجميع كرد تا ستون فقرات ساختار را تشكيل دهند. آنها مبتني بر يك تكنولوژي واحد متداول هستند كه ابزارها را قادر مي سازد تا براي نابساماني هاي فيزيكي بيشمار حس گري از يك ماهيت آبي، الكتريكي، مغناطيسي و گرمايي توسعه يابند. تعدادي از حسگرها را مي توان در امتداد يك فيبرنوري با استفاده از تكنيك هاي تقسيم طول موج، فركانس، زمان و پلاريزاسيون تسهيم كرد تا سيستم هاي حس گري توزيع شده يك، دو يا سه بعدي ايجاد شود. آنها از داخل ساختار يك مسير هدايت كننده ايجاد نمي كنند و گرماي اضافي توليد نمي كنند كه بتواند به صورت بالقوه به ساختار آسيب بزند. آنها به جداسازي الكتريكي از ماده ساختاري ندارند و تداخل الكترومغناطيسي ايجاد نمي كنند، اين مي تواند يك مزيت خيلي مهم در بعضي كاربردها باشد.

FOS ها را براي بكارگيري در ساختارهاي هوشمند مي توان بر طبق اينكه آيا حسگري توزيع شده، موضعي (نقطه) يا تسهيم شده (چند نقطه) است تقسيم بندي كرد. اگر حسگري در امتداد طول فيبر توزيع شده باشد،‌ توزيع اندازه گيري شده به عنوان يك تابع موقعيت مي تواند از سيگنال خروجي تعيين گردد. بنابراين يك فيبر واحد مي تواند به طور مؤثر تغييرات در كل جسمي كه

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , منسوجات هوشمند , منسوجات , نساجی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 301
نویسنده : کیا فایل

پردازش زيستي براي پوشاك و منسوجات هوشمند

 

این متن شامل 43 صفحه می باشد 

 

استفاده از آنزيم ها در فرآوري مواد غذايي، صنايع چرم و كاغذ، به عنوان پودرهاي شوينده، و در فرايند و سايزينگ توليد نخ كاملاً تثبيت شده است. اما بيوكاتاليز نيز وارد چرخه پردازش منسوجات شده است. آنزيم ها، يعني بيوكاتاليزهاي داراي فعاليت ويژه و گزينشي، امروزه به وسيله فرايندهاي بيوتكنولوژيكي (زيست فناوري) به مقادير زياد و كيفيت ثابت توليد شده اند و بنابراين در فرايندهاي با مقياس بزرگ كاربرد دارند.

از ديدگاه كاربردهاي جديد كه حاصل طراحي آنزيم هاي مربوط به فرايندهاي ويژه است، يك تقاضا براي اشتراك مساعي بين بيوشيمدان ها و شيميدان هاي نساجي وجود دارد.

علاوه بر الياف پروتئيني طبيعي مانند پشم و ابريشم و الياف سلولزي طبيعي مانند پنبه، كتاب و شاه دانه، الياف مصنوعي داراي اهداف فرايندهاي بيوكاتاليزي نيز هستند. در اندودكاري پنبه اي به جاي فرايندهاي شيميايي به طور گسترده از فرايندهاي آنزيم- كاتاليز استفاده شده است. علاوه بر بيواستوئينگ و اندودكاري زيستي كه كاملاً شناخته شده اند، ويژگي هايي مانند Modifiad harde, used look به وسيله اندودكاري آنزيمي شناسايي شده است. به علاوه، پتانسيل براي جايگزيني پشم شويي قليايي در معالجه با پنبه، با استفاده از آنزيم هايي مانند پكتيناس وجود دارد. كاتالازها براي نابود كردن پروكسيد باقيمانده در حمام هاي سفيد شويي، آسان كردن استفاده مجدد از ليكور ممكن افزوده مي شوند كه منجر به يك فرايند دوستانه محيط زيست و مؤثر از نظر هزينه مي‌گردد. در اندود كردن پشم در آنزيم ها (بيشتر پروتزها) براي دستيابي به خاصيت ضدچروك استفاده مي شود. خواص منسوجات پشم مانند كار با دست، سفيدي و براقيت به وسيله واكنش آنزيم هاي كاتاليزي بهبود يافته است. در مراحل اوليه حلاجي پشم مانند كربونيزاسيون و پشم شويي خام دورنماي كاربرد آنزيم ارزيابي شده است. علاوه بر اين فرايندهاي زيستي توصيف شده منجر به كاهش دانه سازي و بهبود رنگ پذيري مي شود. صمغ زدايي ابريشم در گذشته به كمك صابون قليايي يا اسيديصورت مي گرفت كه اكنون پروتز مي شود، براي بهبود كيفيت و ثبات الياف كتان يك رطوبت دهي آنزيمي ويژه جايگزين رطوبت دهي ميكرو بيال يا شبنمي شده است. به علاوه، رنگ پذيري ابريشم به وسيله تنزل آنزيم كاتاليزي مواد پكتيك بهبود يافته است بدون اينكه آسيبي به اجزاء سلولزي وارد شود. شاه دانه از نظر آنزيمي با توجه به تبلورپذيري، دسترس پذيري و «ساختار منفذدار» اصلاح شده است. از طريق فيبريلاسيون كنترل شده و آنزيم كاتاليزي الياف ليوسل، اثر معروف به «پوست هلويي» ايجاد شده است. گستره وسيعي از كاربردها و دورنماهاي زيادي جهت استفاده از آنزيم ها در پردازش منسوج وجود دارد كه به تأثير مثبت بر محيط زيست منتهي مي گردد. در اين فصل توسعه هاي جديد در زمينه پردازش آنزيمي منسوجات را بررسي نموده و درباره مزيت ها و محدوديت هاي اين فرايندهاي اندودكاري (تكميلي) بحث مي كند.

استفاده از آنزيم ها در فراوري مواد غذايي، صنايع چرم و پوشاك، به عنوان افزودني در پودرهاي شوينده و دسايزينگ توليد نخ تثبيت شده است. در حال حاضر، فرايندهاي آنزيمي گسترش يافته اند، كه هدف آنها اصلاح ظاهر و عملكرد منسوجات پشم و پنبه است.

آنزيم ها بيوكاتاليزهايي با فعاليت ويژه و انتخابي هستند و واكنش هاي متمايز را شتاب بخشيده و بعد از واكنش بدون تغيير باقي مي مانند. از ديدگاه اكولوژيكي و اقتصادي، پارامترهاي واكنش مناسب فرايندهاي آنزيم كاتاليزي و احتمال وجود آنزيم هاي داراي چرخه مجدد به ويژه جالب است. امروزه، آنزيم ها به وسيله فرايندهاي بيوتكنولوژيكي به مقدار زياد و با كيفيت ثابت توليد مي شوند، بنابراين امكان استفاده از آنزيم ها در فرايندهاي بزرگ وجود دارد. پيشرفت در زمينه مهندسي ژنتيك به توليد كنندگان آنزيم توانايي طراحي يك آنزيم براي يك فرايند خاص را مي دهد مثل بهينه با توجه به پايداري دما يا PH . طراحي يك آنزيم براي يك هدف خاص نياز به درك عمل كاتاليتيك آنزيم بر روي يك ماده خاص دارد. يعني در مورد ماده فيبر طبيعي، طراح يك فرايند آنزيمي بايد دانش خاصي در مورد مورفولوژي پشم يا پنبه، تأثير يك آنزيم خاص بر اجزاء فيبر و در نتيجه بر خواص كلي ماده فيبر داشته باشد. علاوه بر اين، براي ارزيابي فرايند آنزيم، نتايج عمليات آنزيمي بايد با نتايج پردازش شيميايي معمولي مقايسه گردد. اولين فرايند آنزيمي در اندودكاري منسوج فرآيند دسايزينگ با استفاده از آميداز بود. بسياري از عرصه هاي اندودكاري منسوج از آن پس گشوده شده است. امروزه، چشم انداز در زمينه توسعه اندودهاي فشاري و بادوام جديد براي پنبه وجود دارد مانند اتصال عرضي در زمينه حذف رنگ پخش شده و در زمينه تركيب كردن الياف مصنوعي. به علت ماهيت پروتئيني آنزيم ها، ايمني استفاده از آنزيم ها اغلب مورد سئوالاست چون استنشاق مكرر ماده پروتئيني مي تواند باعث واكنش هاي آلرژيك در بعضي افراد شود. توجه به اين نكته مهم است كه هيچ شواهدي كه نشان دهد آلرژي‌هاي آنزيمي از طريق تماس پوستي منتقل شده اند وجود ندارد. با آنزيم هاي توان با اطمينان كار كرد و همچنين با تجهيزات محافظ شخصي مناسب، در طرح توليد از ذرات آنزيم و فرمولاسيون هاي پودري بايد اجتناب كرد. در حالي كه فرمولاسيون هاي دانه اي (با قابليت غباري پايين) و مايع (با فعاليت مكانيكي در رگ هاي بسته) را مي توان توصيه كرد. پتانسيل بارز براي آنزيم قابل توجه است. يك مطالعه به ازاي بيانر آن است كه از سال 1992 مبلغ 350 ميليون دلا بايد به 588 ميليون دلار در سال 2000 رسيده باشد و بيشترين دغدغه درباره كاربردهاي جديد آن در صنايع كاغذسازي، شيميايي و داروسازي و در بازيابي زباله ها باشد.

 

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , پوشاک , منسوجات , نساجی , منسوجات هوشمند ,
فروشگاه فایل کیا؛ منبع جامع انواع فایل... چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان منبع جامع انواع فایل و آدرس kiyafile.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.











RSS

Powered By
loxblog.Com
مدیر سبز، آموزش بازاریابی

TOOLS BLOG

TOOLS BLOG