مروري بر تاريخ بيست ساله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نشان مي دهد كه دست اندركاران انقلاب خواسته و يا ناخواسته مسيري را طي كرده اند كه نه تنها نظام جمهوري اسلامي را بعنوان يك نظام نوين ، بر پايه هاي مستحكم نظامي ، اقتصادي ، سياسي و فرهنگي استوار و تدريجاً قوام بخشيده بلكه از رهگذر ايجاد زمينه هاي لازم براي تداوم حركتهاي بالنده ، مانه ايستائي جنبش اسلامي نيز شده است .
در اولين سال پيروزي انقلاب و عليرغم وجود بحرانهاي متعاقب آن به همت رهبري انقلاب ، كليه نهادها قانوني انقلاب طي انتخاباتهاي متعدد تاسيس و تكوين گرديد . در حاليكه با توجه به محبوبيت و مقبوليت رهبري انقلاب كه مي توانست بدون مراجعه به مردم نهادهاي مزبور را تاسيس نمايد امام خميني از نظر استحكام راي و قدرت خارق العاده آينده نگري ، در همه زمينهها از جمله تعيين حكومت ، انتخاب خبرگان قانون اساسي ، تصويب قانون مزبور ، انتخاب رييس جمهور و نمايندگان مجلس به آراء مردم مراجعه و بنيادهاي نظام سياسي را تشكيل داده و مستقر نمود . اين شيوه عمل در تاريخ انقلابها فوق العاده نادر مي باشد و انقلاب اسلامي اولين انقلابي است كه در شرايط بحراني بصورتي دمكراتيك زمينه مشاركت مردمي را در تاسيس نظام سياسي فراهم كرد تا آيندگان نتوانند بسادگي و با يك فرمان و نشست و برخاست آنرا تغيير داده و متزلزل نمايند .
جنگ تحميلي و قبل از آن بحرانهاي داخلي در اكناف كشور توسط عوامل ضدانقلاب داخلي و با حمايت خارجي موقعيتي را بر انقلاب تحميل كرد كه بناچار مي بايست اساسي مستحكم در اركان نظام كشور بوجودآورد و جامعه را آماده دفاع و رويارويي با دشمنان داخلي و خارجي نمود . رهبر انقلاب ، بموازات تصفيه ناسالم از ارگالنهاي نظامي و انتظامي كشور ، اعاده حيثيت به ارگانهاي مزبور و جلوگيري از فروپاشي اين ارگانها نهادهاي انقلابي و نظامي و انتظامي و بسيج همچون سپاه پاسداران و كميته هاي انقلاب اسلامي را كه بر پايه حضور داوطلبانه نيروهاي انقلابي شكل گرفته و در نتيجه پيراسته از ضعفهلا و كاستيهاي نيروهاي مسلح رسمي و آراسته به مقابله و ستيز مجدانه تر و مسئولانه تر با دشمن بود ، بوجود آورد و به همين جها علي رغم حمايت قدرتهاي بزرگ از رژيم عراق ، هوشياري و واقعبيني و مآل انديشي رهبر انقلاب در جلوگيري از فروپاشي ارگانهاي نظامي و انتظامي كشور و ايجاد نهددهاي انقلابي بشرح فوق توانست ضمن ناكام ساختن دشمن ، بيرون راندن خصم از خاك كشور و تقويت و انسجام هر چه بيشتر نروهاي مسلح ، اندوخته هاي بسيار گرانبهاي حاصل از هشت سال دفاع مقدس را وسيله استحكام نظام نوپاي جمهوري اسلامي نيز قرار دهد و اين حقيقتي است مورد اعتراف اغلب صاحبنظران و استراتژيستهاي جهاني .
رهبران انقلاب در دهه اول انقلاب بخاطر بحگرانهاي سياسي و نظامي بعد از انقلاب همه تلاش خود را مصروف حل و فصل مشكلات سياسي و نظامي نموده و در دوران هشت ساله جنگ تحميلي نيز كه بطور طبيعي همه امكانات خود را در خدمت جنگ قرار داده و امكان رسيدگي و سر و سامان بخشيدن به اقتصاد بيمار و وابسته كشور را كمتر پيدا كرده بودند با پايان يافتن جنگ فرصت بالنسبه مناسبي براي بازنگري و ايجاد تحول بنيادين در اين بخش مهم از نظام سياسي كشور بدست آوردند . و با اين ارزيابي عميق كه مهمترين اصل در ركن اقتصاد ، رهائي از وابستگي آن به خارج بويژه به قدرتهاي استثماري غرب و بالاخص آمريكا بود ، خود اتكائي را به عنوان اصلي انكارناپذير در ساختار اقتصادي كشور مورد نظر قرار دادند .
در پي اين طرز تفكر ، تهيه برنامه پنجساله اول و دوم با هدف حل و فصل مشكلات اقتصادي كشور در اولويت قرار گرفت و براي دو دوره رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني برنامه ريزي شد . اساس برنامه اقتصادي كشور بر چهار پايه قرار داشت كه عبارت بودند از بازسازي خرابيهاي دوران جنگ ، محروميت زدائي ، جبران
مقاله اي پيرامون آخرالزمان و امام مهدى، عليهالسلام
این متن شامل 15 صفحه می باشد
به انگيزه انتشار كتاب «اماممهدى، عليهالسلام، از ولادت تا ظهور» نوشته سيد محمدكاظم قزوينى، ترجمه حسين فريدونى ظهور موعود الهى و منجى بشر متضمن دو عنصر اساسى و به هم پيوسته است: زمان دوران اين تحول در رويداد جهانى (آخرالزمان) و وجود شخص منجى و متكفل اين امر عظيم (امام مهدى، عليهالسلام). «آخرالزمان» اصطلاحى است در فرهنگ اديان بزرگ دنيا، به معناى آخرين دوران حيات بشر و قبل از برپايى قيامت. در فرهنگ اسلامى، آخرالزمان هم دوران نبوت پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، تا وقوع قيامت را شامل مىشود و هم دوران غيبت و ظهور مهدى موعود، عليهالسلام، را. در دوران معاصر، عدهاى از مفسران و متفكران مسلمان از قبيل: مرحوم علامه طباطبايى، استاد شهيد مرتضى مطهرى، سيد قطب، محمد رشيدرضا، شهيد سيد محمدباقر صدر و... با اتكا به آياتى از قرآن كريم (اعراف: 138، انبياء: 105، صافات: 171 و 172) استخلاف انسان در زمين، فرمانروا شدن نيكوكاران زمين (وراثت صالحان) و پيروزى حق بر باطل را بهرغم جولان دائمى باطل به عنوان سرنوشت آينده بشر مطرح كردهاند و آيات و روايات مربوط به تحولات آخرالزمان را بيانگر نوعى فلسفه تاريخ مىدانند و به اعتقاد ايشان، عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شكوفايى تكامل اجتماعى و طبيعى نوع انسان، چنين آيندهاى امرى است محتوم كه مسلمانان بايد انتظار آن را داشته باشند و نبايد منفعل و دلسرد به «حوادث واقعه» بنگرند، بلكه با حالتى پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانى و آگاه از تحقق اهداف تاريخى انتظار، بايد سرشار از اميد، آمادگى و كوشش در خور اين انتظار مقدس باشند. در چارچوب اين برداشت، آخرالزمان قطعه معينى از تاريخ نوع انسان است كه او بايد در آن حركت تكاملى تدريجى خود را تا تحقق وعده الهى ادامه دهد. (1) در حاليكه در كتب علماى متقدم همچون «كمالالدين» شيخ صدوق و «كتابالغيبه» شيخ طوسى، رحمةاللهعليه، چنين تفسيرى از تاريخ نبوده و تحولات آخرالزمان امرى است غير عادى كه در آخرين بخش از زندگى نوع انسان واقع مىگردد و به تحولات قبلى جامعه انسانى مربوط نمىشود. (2)
در نظر متاخران بينا بودن در مورد «نشانههاى زمان» و ارزيابى رخدادها، در پرتو پيشگوييهاى آخرالزمانى كه در جامعه جريان دارد، ضرورى است . كما اينكه بسيارى از انديشمندان بر اين باورند كه جامعه انسانى اينك در آخرين مرحله غفلت از «ذات» و در اوج تحمل «جوهر مادى» و «كميت منطوى در كثرت» قرار دارد، و معتقدند هر چه بشر پيشتر مىرود; درك جمعى او از خير و عدل مطلق مفهوم تر و شفافتر مىگردد. شناخت «آخرالزمان» يا فرجام شناسى (Eschatologie) در اديان يهود، مسيحيت و زرتشتى نيز حائز اهميت است. با عنايتبه آنچه بيان شد، «آخرالزمان» پايان همه چيز نيست، بلكه ترميم جهان است. گويى جهان ناگهان تعادل خود را باز مىيابد و به حالت اوليه باز مىگردد. همه آشفتگيهاى ممكن اوجش در آخرالزمان است فقط در صورتى آشفتگى مطلق است كه فى نفسه و با ديدى افتراقى ملاحظه شود. ولى چنانچه اين بى نظميها در قبال نظم كل كه سرانجام همگى به آن باز مىگردند، قرار گيرد جنبه منفى خود را از دست مىدهد و جزو عوامل مقوم و به يك معنى فانى در مرحله ظهور مىشود. به تعبير «رنه گنون» در كتاب «آخرالزمان يا عصر سيطره كميت» دوران دجال نهايت ظلم و شر است، ولى امر شر و منحوس ناپايدار و موقت است - هر چند كه نمىتوانست جز آنچه واقعا هست چيز ديگرى باشد - و فقط جنبه خير و سعادت كه ...
مقاله كتاب سوزی ایران و مصر در 16 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
از جمله مسایل لازم است «روابط اسلام و ایران مطرح شود مسئله كتاب سوزی در ایران بوسیله مسلمین فاتح ایران است. در حدود نیم قرن است كه بطور جدی روی این مسئله تبلیغ می شود.
اگر این حادثه، واقعیت تاریخی داشته باشد و مسلمین كتابخانه یا كتابخانه های ایران یا مصر را به آتش كشیده باشند جای این است كه گفته شود اسلام ماهیتی ویرانگر داشته نه سازنده، حداقل باید گفته شود كه اسلام هرچند سازنده تمدن فرهنگی بوده است اما ویرانگر تمدن ها و فرهنگ هایی نیز بوده است. پس در برابر خدماتی كه به ایران كرده زیان هایی نیز وارد كرده است و اگر در نظری «موهبت» بوده از نظر دیگر «فاجعه» بوده است.
چند سال پیش یك شماره نو مجله «تندرست» كه صرفاً یك مجله پزشكی است به دستم رسید. در آن جا خلاصه سخن رانی یكی از پزشكان بنام ایران در یكی از دانشگاه های غرب درج شده بود. در آن سخن رانی پس از آنكه به مضمون اشعار معروف سعدی «بنی آدم اعضای یكدیگرند» به سخنان خود چنین ادامه داده بود:
«یونان قدیم مهد تمدن بوده است فلاسفه و دانشمندان بزرگ مانند سقراط و … داشته ولی آنچه بتوان به دانشگاه امروزی تشبیه كرد در واقع همان است كه خسرو پادشاه ساسانی تأسیس كرد و در شوش پایتخت ایران آن روز دارالعلم بزرگی به نام «گندی شاپور» … این دانشگاه سال ها دوام داشت تا اینكه در زمان حمله اعراب به ایران مانند سایر مؤسسات ما از میان رفت. و با آنكه دین مقدس اسلام صراحتاً تأكید كرده است كه علم را،حتی اگر در چین باشد، باید بدست آورد، فاتحین عرب بر خلاف دستور صریح پیامبر اسلام حتی كتابخانه ملی ایران را آتش زدند و تمام تأسیسات علمی ما را بر باد دادند و از آن تاریخ تا مدت دو قرن ایران تحت نفوذ اعراب باقی ماند» (جمله تندرست، سال 24 ، شماره 2)
در پاسخ این پزشك محترم كه چنین قاطعانه در یك مجمع پزشكی جهانی كه علی القاعده اطلاعات تاریخی آنها هم از ایشان بیشتر نبوده اظهار داشته، عرض می كنیم:
اولا، بعد از دوره یونان و قبل از تأسیس دانشگاه «گندی شاپور» در ایران،دانشگاه عظیم «اسكندریه» بوده كه با دانشگاه گندی شاپور طرف قیاس نبوده است. مسلمین كه از قرن دوم هجری و بلكه اندكی هم در قرن اول هجری به نقل علم خارجی به زبان عربی پرداختند به مقیاس زیادی از آثار اسكندرانی استفاده كردند تفضیل آن را از كتب مربوطه می توان به دست آورد.
ثانیاً دانشگاه گندی شاپور كه بیشتر یك مركز پزشكی بوده ، كوچكترین آسیبی از ناحیه اعراب فاتح ندید و به حیات خود تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داد. پس از آنكه حوزه عظیم «بغداد» تأسیس شد دانشگاه گندی شاپور تحت الشعاع واقع شد و تدریجاً از بین رفت، خلفای عباسی پیش از آنكه بغداد دارالعلم بشود، از وجود منجمین و پزشكان همین گندی شاپور در دربار خود استفاده می كردند. «ابن ماسویه» ها و «بختیشوع» ها در قرن دوم و سوم هجری فارغ التحصیل همین دانشگاه بودند. پس ادعای اینكه دانشگاه گندی شاپور بدست اعراب فاتح از میان رفت، كاملا از روی بی اطلاعی است.
ثالثاً دانشگاه گندی شاپور را علمای مسیحی كه از لحاظ مذهب و نژاد به حوزه روم (انطاكیه) وابستگی داشتند اداره می كردند. روح این دانشگاه مسیحی رومی بود و نه زرتشتی ایرانی. البته این دانشگاه از نظر جغرافیایی و از نظر سیاسی و مدنی جزء ایران و وابسته به ایران بود ولی روحی كه این دانشگاه را بوجود آورده بود روح دیگری بود كه از وابستگی اولیاء این دانشگاه به حوزه های غیرزرتشتی و خارج از ایران سرچشمه می گرفت. هم چنان كه برخی مراكز علمی دیگر در ماوراءالنهر بوده كه تحت تأثیر و نفوذ بودائیان ایجاد شده بود. البته روح ملت ایران یك روح علمی بوده است، ولی رژیم موبدی حاكم بر ایران در دوره ساسانی رژیمی ضدعلمی بوده و تا هر جا كه این روح حاكم بود مانع رشد علوم بوده است به همین دلیل در جنوب غربی و شمال شرقی ایران كه از نفوذ روح مذهبی موبدی به دور بوده است مدرسه و انواع علوم وجود داشته است و در سایر جاها كه این روح حاكم بوده درخت علم رشدی نداشته است.
جهت دریافت فایل کاملمقاله كتاب سوزی ایران و مصر لطفا آن را خریداری نمایید
عنوان فایل : گزارش کارآموزی در کارگاه صنعتی لیفت تراک
نوع فایل : Word
تعدادصفحات : 42 ص
شرح مختصر :
انسان از آغاز آفرینش تا کنون به دنبال پیشرفت و تکامل در امور خویش بوده است و همیشه کاری را می گزیده که کمترین هزینه (چه از نظر اقتصادی و چه از نظر زمانی و …) را طلب کند . اما اکنون این زمان فرا رسیده است و ابزار و ادواتی که در فهم بشر نمی گنجید امروزه از لوازم اجتناب ناپذیر زندگی او به شمار می رود که یکی از این ماشین ها و ابزار آلات “لیفت تراک” است . نگاره پیش رو شرحی بر این ماشین و گزارشی اجمالی از دوره کارآموزی چند روزه ی گذرانده شده ی اینجانب در کارگاه تولیدی صنعتی لیفت تراک است.
در اسلام به منظور جلوگیری از جرایمی غیر از زنا و لواحق آن، سرقت ، شرابخواری و… مجازاتهایی مقرر گردیده است که در فقه از آن به «تعزیرات» یاد میشود. تعزیر یعنی كیفری که در شرع از حیث مقدار مشخص نیست و در مقابل حد است و در فقه بر كیفرى اطلاق مىشود كه برخلاف حد، شارع مقدّس اندازهاى براى آن تعیین نكرده است. جایگاه اصلى بحث آن، باب حدود است؛ گرچه در بابهایى مانند صوم ، حج ، تجارت و نكاح نیز به مناسبت از آن سخن رفته است.
عرض سلام خدمت تمامی بازدید کنندگان محترم سایت جوبوک
در خدمت شما هستم با معرفی و دانلود کتاب زرتشت با موضوع اندیشه نیک گفتار نیک کردار نیک را برای دانلود شما عزیزان قرار دادم امیدوارم لذت ببرید ...
زرتشت: گفتار نیک اندیشه نیک کردار نیک پرسش و پاسخ دین زرتشتی
فهرست موضوعات: دین چیست- نام درست پیام آور چیست-زرتشت کی می زیسته؟-زادگاه زرتشت-خانواده زرتشت-درگذشت زرتشت-کتاب زرتشت اوستا-اصول عقاید زرتشت-آیین ها و رسم های دینی زرتشتیان-جشن های زرتشتیان
و............ با قیمت مناسب و تخفیف ویژه
برای خرید کتاب چکار باید بکنیم ؟
بصورت پرداخت آنلاین هزینه و دریافت لینک دانلود
اگر به دنبال فایل مقاله تحقیق پروژه و پایان نامه و همچنین پاورپوینت های دیگری در موضوعات دلخواه خودتان هستید فقط کافیست با ما تماس بگیرید
سایت جوبوک همه روزه و 24 ساعته در خدمت شما عزیزان است فایل و مقاله های مورد نظر خودتون رو از ما بخواهید .
فایل کتاب مقاله جزوه دانشجویی پایان نامه پاورپوینت تحقیق و پروژه های جدید جامع و کامل در همه زمینه های مورد نیاز شما از قبیل فایلهای مذهبی سیاسی تاریخ جغرافیا ادبیات روانشناسی زناشویی علمی ادبی و ....... همه و همه در بزرگترین سایت و فروشگاه آنلاین فروش مقاله و تحقیق و پروژه های دانشجویی و دانش آموزی در ایران
روزی که اين قطار قديمی در بستر موازی تکرار يک لحظه بی بهانه توقف کنندتا چشمهای خسته ی خواب الود از پشت پنجرهتصوير ابرها را در قاب و طرح واژگونه ی جنگل را در آب بنگرندآن روز پرواز دستهای صميمی در جستجوی دوست آغاز ميشود روزی که روز تازه پرواز روزی که نامه ها همه باز است روزی که جای نامه و مهر و تمبر بال کبوتری را امضا کنيم
و مثل نامه ای بفرستیم . . .
اين روزها که مي گذرد ، هر روز احساس مي کنم که کسی در باد فرياد مي زنداحساس مي کنم که مرا از عمق جاده های مه الود يک اشنای دور صدا مي زندآهنگ اشنای صدای او مثل عبور نور مثل عبور نوروز مثل صدای آمدن روز است آن روز ناگزير که امدروزی که عابران خميده يک لحظه وقت داشته باشند تا سر بلند باشند و آفتاب را
افشای تهدیدات دشمنان، مشخص کردن دشمن اصلی ونفی دشمنان موهوم، از پیام های مورد نیازافکارعمومی است.
در جستجوی یک منطقه تاب آور (Foster, 2012)
آگوستین و همکاران در 2013 هدف را بعد از بررسی بیش از 360 افت اقتصادی در بازه 1978 تا 2007 بازکرداندن یک منطقه از لحاظ اقتصادی و نگهداشت سطح رفاه انتظاری می باشد.
اراني براي علم روح يا روانشناسي اهميت زيادي قائل است و اين دانش را مكمل علوم طبيعي و اساس علوم نظري و فكري ميداند. براي بحث در اخلاق، نيازمند ورود به علم روح يا علمالنفس هستيم.
در مورد پيوند اخلاق و روانشناسي، وي معتقد است تشخيص وظيفة اخلاقي، به كمك دانش روانشناسي ممكن است. اراني انسان را يك ماشين ميانگارد؛ روح از نظر او مجموعهاي از خواص ماده است و آثار روحي، از جمله اخلاق، خاصيت دستگاه عصبي انسان است. تمام آثار روحي انسان داراي قوانين كمي است.
در ميان اين آثار روحي، در كنار علم، هنر و... ، اخلاق نيز جزو اكمل تجليات روح ميباشد. هوش و درايت در حصول اخلاق در انسان، كاملاً دخيل است. ظهور اخلاق، محصول تأثير عالم خارج و جامعه بر سلسله اعصاب و عكسالعمل اعصاب است. اخلاق و قواعد اخلاقي اموري فطري براي انسان محسوب نميشوند. ريشة اخلاق همانند مبناي ديگر افعال و احساسات انساني، مفيد يا مضر بودن براي فرد و نوع است و امر مفيد چيزي است كه براي انسان توليد لذت ميكند.
پس جلب شدن انسان نسبت به امور اخلاقي، بر اساس مفيد بودن و لذت است. حتي اگر سخن از اخلاق عاشقانه باشد، اين امر چيزي جز علاقة شديد موجود زندهـ مانند انسانـ براي جلب امر مفيد نيست
سید نورالدین نعمتالله بن محمد کوه بنانی کرمانی (۷۳۰، ۷۳۱ ــ ۸۳۲، ۸۳۴) از صوفیان بنام ایران و قطب دراویش نعمتاللهی است.
قــدرت کردگــار می بـینــم حالــت روزگــار می بـینــم
ازنجوم این سخن نمی گویم بلکـه از کردگــار می بینــم
از سلاطیــن گــردش دوران یک به یک را سوار می بینم
هر یکی را به مثل ذره نــــور پرتــوی آشکــار می بـینــم
از بـزرگـی و رفعـت ایشــان صفــوی برقرار می بینـــم
……………………..
آخــر پادشاهـــی صفــــوی یک حسینی*به کار می بینم
*آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین؛ شاهی فاسد و ستمگر بوده است.
نادری در جهان شــود پیــدا قامتــش استــوار می بینــــم
آخــر عهــد نـوجــــوانی او قتــــل او آشکـــار می بینـــم
شهر تبریز را چو کوفه کنند شهــرطهــران* قرار می بینم
* اشاره به انتقال پایتخت به تهران.
بعد از آن دیگـری فنا گردد شـاه دیگـر به کـــارمی بینم
که محمـد* به نـام او باشــــد تیـــغ او آبــدار می بــینـــم
* بنابر ویژگیهایی که از او می گوید، مرادش احتمالاً محمد شاه قاجار است نه ،آغا محمدخان قاجار.
چــارده ســال پادشاهـــی او دولتــش کامکــار می بینــم
سال کز مرغ می شـود پیــدا مــرگ او آشکــار می بینـم
……………………..
ناصر الدین به نصـرت دوران چـارده هشـت سال*می بینــم
* عدد مزبور با هیچ یک از ارقام تاریخی در مورد ناصرالدین شاه تناسبی ندارد و نزدیک تر آن است که بگوییم مربوط به سن او در هنگام تاجگذاری باشد که البته این هم دقیق نیست زیرا مجموع هشت و چهار، 22 است حال آن که وی در 18 سالگی به قدرت رسیده است.
اما اگر عبارت را "چهار ده، هشت سال” بگیریم جور در میاید. یعنی 4*10=40 و 8 سال= 48 سال (طول سلطنت ناصرالدین شاه)
فروشگاه فایل کیا؛
منبع جامع انواع فایل...
چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.